احمد شاهرخی ساردو

بسم رب شهدا

بسم الله الرحمن الرحیم

«من طلبنی وجدنی و من وجدنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من علی دیته فانا دیته»

آنکس که مرا طلب کند، مرا می یابد و آنکس که مرا یافت، مرا می شناسد و آنکس که مرا شناخت، دوستم می دارد و آنکس که دوستم بدارد، به من عشق می ورزد و آنکس که به من عشق ورزید، او را می کشم و آنکس که من او را بکشم، خونبهایش بر من است و آنکس که خونبهایش بر من واجب است، پس من خودم خونبهای اویم.

با درود بی کران به امام و امت و با درود به این ملت مسلمان و همیشه در صحنه. درود به این ملتی که این همه ایثار و گذشت دارد و با درود به تمامی شهدای انقلاب اسلامی. به نام خدایی که مرا آفرید که فردی مسلمان باشم و همیشه در حفظ اسلام و میهن عزیزم ایران، فعالانه دفاع کنم و من به خدا قسم می خورم که جز اسلام راه دیگری در پیش نگیرم و همچنین تا آنجا که می توانم امام، این رهبر عالیقدر و مسلمانان جهان را یاری کرده و از امام زمان(عج) می خواهم که عمر رهبر را طولانی بفرماید تا بتوانند این انقلاب را به ثمر برسانند و نگذارند هیچ شیطانی به این انقلاب دستبرد بزند و من باز هم می گویم که تا خون در رگ دارم از اسلام و مسلمین دفاع می کنم. مادر مهربانم، مقام شهید خیلی بالاست و هر قطره خونی که از شهید می ریزد، تمام گناهان او آمرزیده می شود. مادر مهربان سلام مرا بپذیر و مرا حلال کن مبادا در فقدان من گریه کنی. مادر جان افتخار کن که فرزندت در راه خدا به این مقام بزرگ رسیده و من هم افتخار می کنم که  در دامن همچو مادری پرورش یافتم و در راه خدا به این مقام پر افتخار نائل گردیدم و این خبر باید شما را مثل آن روزی که دیده به دنیا گشودم خوشحال کند تا چشم دشمنان اسلام، قرآن، امام ما و امت قهرمان را کور کند. و اما پدر عزیزم امیدوارم که مرا حلال کنی و ببخشی و با استقامت و صبر و شکیبایی از انقلاب اسلامی دفاع کنی. مبادا روحیه خود را ببازی و دشمنان اسلام را شاد کنی و تا آنجا که می توانی از اسلام و روحانیت دفاع کن. مبادا تو برای من اشکی بریزی چون باعث ناراحتی ما می شود. و ای شما خواهرانم در راه خدا مبارزه کنید و تا آخرین قطره خونتان از اسلام دفاع کنید. برادران عزیز من، بهترین راه، راه خداست. پوینده و پیرو این راه باشید. در آخر دوستان و آشنایان من هر بدی و هر رنجشی از من مشاهده کردید، مرا به بزرگواری و خوبی خودتان ببخشید و من این بنده حقیر و کوچک خدا را حلال کنید و برای آمرزش دعا کنید. و در آخر از شما پدر و مادرم خواهش می کنم برای من ذره ای اشک نریزید و اگر خواستید گریه کنید، از روی شادی گریه کنید چون می خواهم دشمن شاد نشود. همگی شما را به خداوند متعال و بزرگ می سپارم و برایتان آرزوی زندگی آرامی را می کنم و از خدا می خواهم به شما صبر و استقامت عنایت کند. اگر من شهادت نصیبم شد، مرا در بهشت ؟؟؟ جیرفت دفن کنید.

لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله

وصیت نامه برادر و بنده حقیر خدا احمد شاهرخی 61/5/2

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

شانزدهم‌ فروردين 1344، در روستاي باب‌سكاكان ساردوئيه از توابع شهرستان جيرفت‌ زاده شد. پدرش مراد، كشاورز بود و مادرش سكينه نام  داشت. تا دوم متوسطه درس خواند، به‌‌ عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1361، در كوشك بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر و قلب، شهيد شد. مزار  وي در گلزار شهداي روستای محمدآباد روزپيكر تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.