محمدحسین زنگی آبادی

بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت هدیه ای است الهی بر کسانی که لایق باشند.
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود فراوان به مهدی موعود عدل گستر جهان حضرت مهدی(عج) و نایب برحقش خمینی بت شکن و با سلام و درود بر شهیدان راه خدا شهیدانی که تا سرحد جان از اسلام عزیز دفاع کرده اند و به لقاالله پیوستند و این وظیفه سنگین را به عهده ما گذاشتندو ما را مسئول این کار کردند و ما همه باید وظیفه خود را در قبال دین ادا کنیم. بیا تا با هم انتقام اسلام را از این کفار بگیریم و برای هر فرد مسلمان واجب است که از اسلام دفاع کنیم و من بر حسب وظیفه ای که در قبال[اسلام] داشتم آمدم تا وظیفه خود را ادا نمایم زیرا که در قرآن کریم در سوره نسا آیه 71 می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِيعًا : اهل ایمان ای ایمان آورندگان اسلحه خود را برگیرید و بر دشمن بتازید .
به جبهه آمدم تا وظیفه خود را نسبت به اسلام ادا کنم تا رضایت خدا را حاصل کنم زیرا که من گناهان زیادی کرده ام . به جبهه آمدم تا از عذاب الهی محفوظ باشم و در قیامت چشمانم گریان نباشد. ای خدا تو را به حق مقربان درگاهت قسمت می دهم خدا گناهان مرا ببخش من خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم که این سعادت را به من داد تا به جبهه بیایم منظور من این نیست که آنهایی که نیامده اند آنها سعادت ندارند . نه، آنها هم سعادت دارند. دیروز عده ای دیگر بودند که رفتند و بعضی از آنها شهید و اسیر و معلول و مفقود شدند و بعضی ها هم به لطف خدا سالم برگشتند و امروز هم نوبت ماست و فردا نوبت عده ای دیگر. من خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم که مرا در این عصر و دوره به دنیا آورد ما همه به دنیا آمدیم تا با دنیا آزمایش شویم نیامدیم تا در دنیا بمانیم دنیا یک مدرسه است باید در این دنیا امتحان داد و در اخرت نتیجه امتحان خود را دریابیم خوشا بحال آنهاییکه در راه خدا کشته شدند زیرا آنها اجر عظیمی دارند. اینجانب وصیت می کنم به شما البته شرمم می شود تا به شما دستوری یا وصیتی داشته باشم ولی خب من باب تذکر عرض می کنم :
ای پدر و مادر و ای اقوام و خویشانم نماز شب را با خلوص نیت بجای آورید و در دل شب با آن چشمهای گریان دستها را به سوی آسمان بلند کرده و از خدا بخواهید که هر چه زودتر امام زمان را بفرستد تا جهان را پر از عدل و داد کند و همچنین طول عمر به رهبر انقلاب عطا بگرداند و دعا درباره رزمندگان و شهدا را از یاد نبریدو همچنین در دیگر مجالس مذهبی شرکت کرده و از خدا بخواهید که خدا همگی ما را از شر شیطان محفوظ بدارد من این دنیا را به میدان مین تشبیه می کنم که اگر یک لحظه از یاد خدا غافل شویم پایمان روی مین رفته و سقوط خواهیم کرد. همیشه بیاد خدا باشید از یاد خدا غافل نشوید از خون شهیدان پاسداری نمایید. دیگر اینکه پدر و مادرم شما هم دعا کنید و شما باید صابر باشید . ای برادر تو با دلداری دادن مادرم تو با صبرت و کنترل کردن خودت و شیون نکردن و ناله نکردنت و ای خواهرم شما با حجابتان و خلاصه شما با صبرتان می توانید مرا شاد کنید البته اگه لیاقت شهادت را داریم خدا گلهای خوب را می برد خدا بندگان مخلص را می برد از نوع ما گنهکاران را نمی خواهد ما که باکوله باری از گناه حرکت کرده ایم دعا کنید که خدا  گناهان مرا ببخشد و ای خدا آلودگی چشمانم و آلودگی بدنم را حالا دیگر از آلودگی پاک کن ما که لیاقت هیچ چیز را نداریم خاک بر سر ما بندگان ناخالص. مخلصین خدا هم رفتند و ما مانده ایم خدایا ما را به راه راست هدایت کن.
ای پدر و مادرم و ای اقوام و خویشان شما مبلغان اسلام هستید از اسلام عزیز تبلیغ کنید تا این جوانهایی که در محل بیکار هستند تبلیغ کنید تا به جبهه بیایند تا این جبهه ها را پر از نیرو و بی نیاز کنند. ما باید به هر وسیله ای که شده شکر نعمتهای خدا را بجای بیاوریم. ما باید شکر نعمتهای خدا را بجا آوریم حتی اگر جان خود را در این راه فدا کنیم و بر هر فرد مسلمان واجب است که اینکار را انجام دهد ای دوستان اگر که ما کشته شدیم دعا کنید که خدا ما را در صف شهیدان قرار ده و شما نگویید که اگر به جبهه نمی رفت کشته نمی شدند اینطور نباید فکر کنید آدمی هر کجا که باشد وقتی که عمر به آخر رسید می رود چه بهتر اگر این عمر رو به اتمام است در جبهه تمام شود گرچه ما این لیاقت را نداریم تا در راه خدا کشته شویم ولی از خدا می خواهیم که این لیاقت را به ما بدهد خدایا اگر قرار است که شیطان در مزرعه عمرم چرا کند چنین عمری را نمی خواهم امیدوارم که خداوند بنده حقیر را به راه راست هدایت کند و در آخر سخنی با مادرم دارم ای مادر در مرگ من شیون مکن زیرا که من امانتی بودم از خدا به دست شما که خدا به دنیا فرستاد و عمرم به پایان رسید و مرا برد هیچ ناراحت مشو و مادر تو نباید هیچ غم و اندوهی به دل راه بدهی زیرا که ما همه دست خدا هستیم مادر تو نباید بگویی که یک فرزند از ما رفته این یکی می بایست می ماند نه مادر هرگز این فکر را نکن ما باید تا اخرین نفس تا آخرین قطره خون از اسلام دفاع کنیم مادر هر موقع به فکر من و محمد افتادی گریه و زاری نکن و بگو انا لله و انا الیه راجعون و در آخر ای مادر و پدر و اقوام و خویشان کاری کنید که خدا از ما راضی باشد . مادر هر وقت به یاد ما افتادی برای ما گریه نکن به درگاه خدا دعا کن که خدا طول عمر به رهبر انقلاب عطا بگرداند زیرا همین رهبر بود که ما را از منجلاب فساد نجات داد ما باید قدر این رهبر را بدانیم ای خدا ستاره ها همه رفتند خودت خورشید را نگه دار. ای ملت پشت جبهه را محکم نگه دارید نگذارید که منافقین به این انقلاب ضربه بزنند جدیدا شنیده بودیم که منافقین در کرمان به پا خواسته اند همانهایی که می گفتند جاوید شاه ای ملت جلوی اینها را بگیرید و نگذارید رخنه کنند. خدا یار و نگهدار.
خدایا خدایا تو را بجان مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا
خدایا خدایا تو را بحق زهرا رزمندگان اسلام نصرت عطا بگردان.
خدایا خدایا تو را بحق سجاد مجروح جنگی ما شفا عنایت فرما
خدایا خدایا تو را بحق کاظم اسیر جنگی ما آزادشان بگردان
ای خدا اگر عمرم وفا نکرد و قبل از درک تو درگذشتیم در قیامت مرا ببخش که تو را درک نکردم.
کی باشد وزین قفس بپروازم در باغ الهی آشیان سازم.

دوم تير ‌1345، در شهر زنگي‌آباد از توابع شهرستان كرمان متولد شد. پدرش‌ هاشم، كشاورز بود و مادرش صديقه نام ‌داشت. تا اول‌ متوسطه درس خواند، به‌عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران بر اثر اصابت تركش شهيد شد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1365، در زادگاهش به خاك ‌سپرده شد. برادرش محمدعلي نيز به شهادت رسيده است.