بسم الله الرحمن الرحیم – انا لله و انا الیه راجعون
با یاد خدا و با درود بر رهبر کبیر انقلاب وصیت نامه ام را که هدف من از آمدن به جبهه رها تعیین می کند، در چند خط خلاصه می کنم. خداوندا تو را شکر می کنم که این سعادت را نصیبم کردی تا بتوانم به جبهه بروم و در این دانشگاه که امام عزیز فرمود جبهه دانشگاه است شرکت نموده و ضمن انجام دادن جهاد اکبر به جهاد اصغر نیز مشغول شوم تا شاید خداوند بر من ضعیف رحم کند و بار سنگین گناهانم را سبک نماید. بار خدایا تو شاهد باش که هدف اینجانب از رفتن به جبهه فقط رضای تو بوده است. زیرا می دانم کسی که در راه خدا می جنگد چه بکشد و چه کشته شود، پیروز است . خدایا من راه حسین (ع) را انتخاب کردم که همانا راه رضای توست و به یاری تو ای خدای بزرگ تا آخرین قطره خونم خواهم جنگید و سخنی با ملت ایران ای جوانان مبادا در رختخواب ذلت بمیرید که امام حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد و ای مردم مبادا در حال بی تفاوتی زندگی کنید که حضرت علی (ع)در محراب عبادت شهید شد و ای مادران مبادا از رفتن جوانانتان به جبهه جلوگیری کنید و فردا جواب زینب را نتوانید داد.
و اما سخنی با پدر و مادر و خواهران و برادرانم:
مادر عزیز و مهربانم می دانم که برای بزرگ کردن من خیلی رنجها کشید و من نتوانستم دین فرزندیم را نسبت به تو ادا کنم. مادرجان موقعی که خبر شهادت من به تو رسید خدا را شکر کن و شیرت را حلالم نما . مبادا موقعی که خبر شهادت من به تو رسید غمگین شوی . خدا را شکر کن که امانت خدا را به خود او تحویل دادی . پدر عزیزم والله شرمنده ام که نتوانستم در مدت زندگیم کاری برایت کنم و کاری از دستم بر نیامد . میدانم در مدت زندگیم شما را اذیت کردم و باید ببخشید زیرا دین پدر نسبت به فرزند خیلی زیاد است و جبران خیلی مشکل است. برادرانم محمد و سهراب با درس خواندن خود سنگر مدرسه را حفظ کنید که امام فرمود مدرسه سنگر است و نگذارید منافقین در بین شما رخنه کنند و به این انقلاب که حاصل خون هزاران شهید و معلول است ، ضربه بزنید. پدر و مادر عزیزم پشتیبان ولایت فقیه باشید.امام را تنها نگذارید خدا را از یاد نبرید و در نماز و دعاهایتان برای سلامتی و طول عمر امام دعا کنید. اما خواهران گرامیم پیرو خط امام باشید و فرزندانتان را در راه انقلاب ارشاد کنید. در ضمن من را در بهشت شهید معناصری دفن کنید و ارثیه ام در اختیار مادرم باشد.
بر بالای سرم عکس امام عزیزم را بزنید زیرا من تا آخرین لحظات مرگم به امام و انقلابم وفادار بودم.
در آخر از همه اقوام و آشنایان و دوستان تقاضای عفو دارم و برایم دعا کنید زیرا من مستحق دعا هستم.
62/7/9 اسماعیل سعیدی
امام را دعا کنید امام را دعا کنید.
بيستم خرداد 1344، در روستاي دلفارد از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش خدارحم و مادرش شاهبيگم نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و دوم اسفند 1363، در شرق رود دجله بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. پيكر وي مدتها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص سال 1377، در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه