جان مراد شمس الدینی

نــام :
جان مراد
نـام خـانوادگـی :
شمس الدینی
نـام پـدر :
مرید
تـاریخ تـولـد :
1343
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ
بدرستیکه خدا می خرد از مومنین جان و مالشان را و در عوض به ایشان بهشت را می دهد.
با سلام درود بر حجت بن الحسن عسکری حضرت امام عصر(عج) تعالی فرجه و سلام بر نایب به حق او امام عزیز این پیر جماران روح خدا خمینی بت‌شکن و سلام بر تمامی شهدای گرانقدر اسلام که با نثار خون مقدس خود درخت اسلام را آبیاری نمودند و در این راه به فیض شهادت نائل گشتند.
هم اکنون که عملیات رزمندگان آغاز می گردد من چند کلمه ای بعنوان وصیت نامه روی ورق کاغذ می نویسم. اولا حمد ستایش خداوند را که توفیقم داد تا در راه او گام بردارم و در این عملیات شرکت کنم و این چندمین باریست که من در عملیاتها شرکت می کردم ولی لیاقت آن را نداشتم که به درجه شهادت برسم و اما این بار که در این عملیات شرکت می کنم بسیار خوشحال هستم که شاید خداوند شهادت را نصیبم گرداند و از گناهانم درگذرد که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. خدایا شهادت می دهم که علی(ع) ولی تو است. خدایا تو گواه باش که من با عشق و علاقه ای که به تو داشتم و از روی میل و درک واقعیت به جبهه آمده ام تا در راه تو جهاد کنم و در راه تو با دشمنانت مبارزه کنم و به درجه رفیع شهادت نائل گردم و این بسیار برای من سعادت بخش است که یکی از جهادگران در راه خدا باشم.
خدایا تو شاهد باش که من هیچ هدف و انگیزه ای نداشتم جز جهاد در راه تو و تحقق بخشیدن و گسترش دادن به احکام الهی تو. خدایا می روم و می جنگم در راه تو تا به درجه شهادت نائل گردم که تا نسلهای آینده بدانند که اسلام با خون زنده مانده است و دفاع از اسلام باید خون داد.
شما ای ملت ایران شهدای زیادی در راه این مکتب دادید و هم اکنون در راه این مکتب شهید می دهید و باید داد که می دانید مکتب بدون شهید ارزشی ندارد شما هستید که قدم به جای قدم امام خمینی گذاشتید و او را پیروی می کنید و سخنان او را به گوش دل و جان می پذیرید مبادا او را تنها گذارید که مثل مردم کوفه حسین(ع) فرزند زهرای مرضیه(ع) را تنها گذاشتند. نباشید از آن مردم و از تمام مسئولین جمهوری اسلامی حمایت کنید و کارهای آنها را سرمشق کارهای خودتان قرار بدهید و به جبهه بیایید و در صحنه جنگ حضور یابید و گرم داشتن جبهه از وظایف مهم ما است و باید به جبهه بروید تا انشاالله این جنگ را به نفع اسلام خاتمه دهید و اسلام عزیز را که با خون صدها هزاران جوان آبیاری شده است شما مسئولید که او را به تمام جهان گسترش دهید که مردم جهان از زیر سلطه جهانی استکبار رهایی بخشید  آزادانه بتوانند در زیر سایه اسلام به احکام الهی بپردازند و از همگی مسلمانان می خواهم که رابطه خود را با سپاه بسیج و سایر ارگانهای جمهوری اسلامی قطع نکنند و مشتاقانه بسوی جبهه ها بروند که انشاالله پیروزید.
و اما شما ای پدر و مادرم  میدانم که با شهیدشدن فرزندتان ناراحت هستید اما این را تصور کند که امام حسین(ع) سرختر است مگر او در راه اسلام کشته نشد و می دانید که اسلام با خون عزیزترین افراد پیش رفته اند و احتیاج به خون عزیزان دارد و باید با جوانان که پیرو خط امام حسین(ع) هستیم راه او را که همان راه خداست و پیروی کنیم و در این راه باید حسین وار بجنگیم و نیز حسین وار به شهادت در راه خدا برسیم در ضمن پدرجان و مادرجان می دانم که شما زحمت زیادی برای بزرگ شدن من کشیده اید و بسی تحمل و رنجها دیده اید که در آینده جبران نمایم ولی شرمنده ام از اینکه نتوانستم برای شما کوچکترین خدمتی کنم و دین پدر و مادری را ادا نمایم عذر می خواهم که فرزندتان را عفو کنید که انشاالله امیدورام در صحرای قیامت جبران کنم که انشاالله خدا به شما صبر عنایت فرماید و در صحرای قیامت با هم دیگر محشور شویم.
و اما شما ای برادران عزیزم و دوستان گرامیم من از میان شما رفتم و اما این شما هستید که راه من را که همان راه حسین (ع) است ادامه دهید و نگذارید اسلحه گرم من به زمین بیفتد و شمایید که باید در راه خدا با دشمنان دین خدا مقابله کنید و آنچنان در راه خدا بجنگید که تا ایده وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ تحقق بخشد و بکشید دشمنان خدا را تا فتنه از روی زمین برچیده شود و هیچگونه ظلمی ستمی در زمین وجود نداشته باشد و عدل الهی بر زمین برقرار شود.
و اما تو همسرم می دانم که در این دورانی که با هم بودیم رنجهای فراوانی کشیدید و ناراحتیهای بسیار دیدید اما همه اینها را بخاطر خدا تحمل نمودید و صبر گردید لذا از تو امید عفو دارم و امیدوارم که در صحرای قیامت پیش فاطمه زهرا(ع) و […] زینب(ع) شرمنده نباشید.
و اما تو باید فرزند کوچکم سمیه را آنچنان در راه اسلام پرورش دهید که زینب گونه به بار آید و آن هیچ احساس نکند از اینکه پدرش در راه خدا شهید گشته است و تو در حقیقت سرپرست او هستید و باید از او مواظبت کنید و اما شما خواهرانم می دانم که با از دست رفتن برادرتان ناراحت هستید ولی شکرگزار خدا باشید که برادرتان در راه خدا کشته شده است و شما باید بدانید که زینب وقتی برادرش حسین(ع) شهید گشت او خود را مسئول رسالت حسین قرار داد و پیام او را به تمام مردم فهماند و شما نیز باید زینب گونه باشید و در […] صبر و استقامت داشته باشید در پایان از همگی اقوامها و دوستان و آشنایان همگی طلب بخشش دارم و امیدوارم که بنده را مورد عفو خود قرار بدهند. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. جانمراد شمس الدینی. 65/9/28

بیوگرافی

دوم فروردين 1343 ، در روستاي سيه بنوئيه از توابع شهرستان رابر به دنيا آمد. پدرش مريد و مادرش همايون نام داشت. تا چهارم ابتدايي درس خواند. سال 1362 ازدواج كرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. چهارم دي 1365 ، در ام الرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. اثري از پیکرش به دست نيامد. مزار يادبود وي در روستاي گنجان تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/04
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
ام الرصاص عراق
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *