رحمت الله حاج محمدی

به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا
والعصر، ان الانسان لفی خسر، الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و تواصو بالحق و تواصو بالصبر
اگر باشد که من آخر بمیرم، می خواهم که در سنگر بمیرم / دلم می خواهد که در فصل جوانی، شوم قربانی راه خمینی
سلام و درود فراوان بر حضرت محمد(ص) و سلام و درود بر علی علیه السلام و فرزندان پاکش و درود و سلام فراوان بر دوازدهمین اختر آسمان ولایت و امامت حضرت مهدی(عج) فرمانده رزمندگان در تمامی جبهه های حق علیه باطل و سلام بر نایب برحقش قلب تپنده مسلمین بویژه رزمندگان پیرجماران مرد شریف و عالی مقام حضرت امام خمینی.
سلام بر شما ای مادر ای مادر غم پرور خداوند اجر و استقامتی برای شما عنایت فرماید.
مادرم اگر خداوند سعادتی نصیب من نمود و این خون من با خون پاک شهیدان مخلوط شد ناراحت نباش و در شب عزاداریم شربت و شیرینی بردار و همانطوری که دوست داشتی در دامادی خدمت نمایی، شاید […] خدمت کنی.
مادرم شما از خدا بخواهید که طول عمر به امام عنایت فرماید از شهید شدن من ناراحت نباش که به […] دل خود رسیدم که سعادتی بیش از این نیست و در نزد خداوند اجری بزرگ دارم و خواهر عزیزم فاطمه را آنچنان تربیت کن که گویی زینب فرزند حضرت علی و حضرت زهرا علیه السلام است تا دیگران از او درس بگیرند. به دوستان بگو که مرا ببخشند و راهم را ادامه دهند مساجد را خالی نگذارند زیرا که امام درباره مساجد بسیار تاکید نموده است. مادرم ما عقیده داریم که کربلا را آزاد نماییم و به رهبری روح الله خمینی کبیر در آنجا نماز بخوانیم و مادرم اگر شهید مفقودالاثر شدم یعنی جسد من پیدا نشد ناراحت نباش و از خدا بخواه که این قربانی را از شما قبول بفرماید و در اینجا بیاد شهیدان کربلا باش که پیکر پاکشان در میان آفتاب سوزان و در زیر سم اسبان بماند. والسلام علی من التبع الهدی. خدانگهدار.
این وصیت نامه در مورخه 75/4/15 توسط موسی افضلی از روی دست خط مبارک شهید عینا بازنویسی شد.

نهم تير 1345، در روستاي گوغر از توابع شهرستان بافت زاده شد. پدرش بهادر (فوت 1356) و مادرش ماه‌تاب نام‌ داشت. تا اول‌ متوسطه درس خواند، به عنوان بسيجي‌ در جبهه حضور يافت. هشتم مرداد 1362، در مهران توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر وي مدت‌ها در منطقه برجاماند و پس از تفحص سال1373، درگلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
شهیدر حمت الله حاج محمدی در خا نواده ای مذهبی دیده به جهان گشود دورا ن طفو لیت را د دامان خاواده ای مومن و متعهد گذرا ند .با شکوفا شدن نهال ذهنس راهی مدر سه شد تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاهش  سپری نمود و جهت ادامه تحصیل در مقطع راهنمایی ومتو سطه به ر وستای امیر آباد عز یمت نموده تحصیلات خود را تا سال سوم دبیر ستان با موفقیت به پایان ر ساند با پیر وزی انقلاب شکوهمند اسلا می فعالیتهای ز یادی انجام داد ازجمله این فعالیتها میتوان به شر کت در راهپیمایی ها شر کت در نماز جمعه وجماعت پخش اعلامیه های حضر ت امام (ره)اشاره نمود .
وی ا زهمان ابتدا فردی فعال وپر کار بود سعی داشت به هر نحوی که شده به انقلاب واسلا م خد مت  نماید .با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایرا ن بنا به ضر ورت و و ظیفه شر عی مدر سه را تر ک و راهی جبهه شد در انجا نیز ازتلاش و کوشش برنداشت و همیشه سعی بر این داشت همر زمانش را از نظر روحی تقو یت سا زد و با شجا عت ودلیر ی خاض خود زبا نزد همه شده بود .تا سر انجام پس از مدتها جنگ ونبرد در تاریخ 1362/5/8در منطقه عملیاتی مهرا ن با دلی آرا م و مطمئن تن خاکی وانهاد و به سوی عرش برین پر واز کرد .