فرازی از وصیت نامه شهید
تمام مورخان ، قلم بدستان ، نگارندگان و خلاصه همه دنیا بدانند که من چشم و گوش بسته این راه را انتخاب نکردم و اگر اهداف عالیه اسلام به خون من و امثال من متحقق می گردد زهی سعادت که من هم ازیاوران حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) باشم و با نثار خون ناچیزم به تمامی مستضعفان جهان ثابت کنم که جوانان حزب الله آماده اند تاجهت آزادی کربلا و قدس عزیز جان خویش را فدا نمایند.
اماعزیزان و دوستان همسنگرم در سنگرهای عقیدتی حزب و روزنامه جمهوری اسلامی، همانطور که مرزهای خاکی و جنگهای آتشین احتیاج به خون من و سایر دوستانی که در ابتدا با نثار خون مقدسشان راه را بر ما روشن نموده اند ، دارد، مرزهای عقیدتی نقش حساس تری دارند و عزیزان مطمئن باشید که محصول مغز شما اثرش عمیق تر از خون ناچیز حقیر می باشد….
روستای پاقلعه از توابع شهرستان شهربابک در سال 37 شاهد تولد نوزادی بود که او را احمد نامیدند.
احمد از همان کودکی دارای اخلاقی نیکو و پسندیده بود . حضور در راهپیمائیها و تظاهرات دوران انقلاب بخشی از زندگی سیاسی احمد بود که آگاهانه و مشتاقانه پا در آن گذاشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی احمد به عنوان خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی فصل جدیدی را درزندگی خود رقم زد . در همین سالها ازدواج نمود و با شروع جنگ تحمیلی چندین مرتبه عازم جبهه نبرد حق علیه باطل گردید.
احمد در 13 اسفند ماه سال 65 بر اثر اصابت ترکش در عملیات کربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل گردید.
جـزئیات شـهادت
بر اثر اصابت ترکش در عملیات کربلای 5
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه