بسمه تعالى اى خوشا با فرق خونين درلقاء يار رفتن
سر جدا پيكر جدا در محفل دلدار رفتن بسم الله الرحمن الرحيم و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عند هو ربهم يرزقون
با سلام و درود به پيشگاه مقدس و لى عصر (ع ) تعالى فرج شريف و نايب بر حقش و با سلام و درودبر روان پاك شهداى جنگ تحميلى على الخصوص شهداى عمليت اخير و با سلاو و درود بر معلولين ، مجروحين و با سلام و درود بر ملت قهر مان ايران مخصوصا به مردم اسفند قه كه درعمليات اخير چهار تن از عزيزان خود را از دست داده ايد .
درود خدا بر شما باد اى ملت قهر مان اى ملت خدا جو كه با مالها و جانهاى خود امانى به دشمن خدا نمى دهيد و شما اى امت مسلمان تا مى توانيد درراه خدا جهاد كنيد كه زيرا على ( ع ) مى فر مايد :
انمه الحياه عقيده الجهاد (بخدا قسم زندگى را پايدار نمى بينم مگر با خهاد در راه خدا ) پس شما اى امت مسلمان تا مى توانيد از جهاد در راه خدا نهراسيد و در مرگ فرزندان عزيز خود صبر داشته باشيد .
و هم اكنون كه اين وصيت نامه را مى نويسم به شما اى مردم و به شما اى جوانان هم وطن و هم شهرى تو صيه مى كنم كه بيائيد به جبهه ها ى جنگ و به نداى رهبر كبير انقلاب لبيك گو ئيد بيائيد به نداى رزمنده خود كه صلاح ان برزمين افتاده است بر داريد و برقلب دشمن بتازيد و بيائيد انتقام خون اين عزيزان را ازبعثيون باز گيريد و به آمريكا و ديگر كشور ها نشان دهيد كه ما ملت ايران آگاه شده ايم و ديگر آن ملت؟؟؟ و باز هم اى هم شهريان عزيز و محترم ميدانم كه همه شما چشم به راه هستيد كهكى راه بسته شده كربلا باز شود و بيائيد به زيارت ولى اما اى عزيزان راه كربلا با خون باز مى شود الآن ما در دروازه حرم قرار گرفته ايم و دشمن در داخل حرم كه نمى گذارد زائرين حرم بروند بر سر قبر حسين ولى اينك ما بايد دشمن داخل حرم را نابود كنيم ولى بخدا قسم اگر ما لحظه اى سست بزنيم دشمن مارا ازدروازه حرم بيرون ميكند و ديگر هيچوقت دست ما به آن حرم نخواهد رسيد ، پس بيائيد كنيد به سوى جبهه هاى نبرد حق عليه باطل و به دشمن خدا مهلت ندهيد و اينك براى شما وصيت مى كنم :
وقتى كه مرا در قبر جاى مى دهيد دستهايم را باز بگذاريد تا مردم بدانند و؟؟؟ كه من اسلحه به زمين افتاده خود را با خود نبر ده ام و اينك اى جوانان شما بايد برويدو صلاح به زمين افتاده من و امثال مرا بر داشته و نبرد كنيد .
در پايان سخنى دارم با پدر و مادرم ، خواهران و برادرانم :
و اينك اى پدر و مادرم اگر چه ميدانم كه در بزرگ كردن من رنجها متحمل شده ايد و حالا هم براى سخت است ولى مادر و پدرم بخدا قسم خون من از خون على اكبر رنگين تر نيست و شما بايد دستها را بسوى خدا بلند كرده و بگو ئيد پروردگارا اين هديه كوچك را از ما قبول فرماو شما هيچ در مرگ منگريه و زارى نكنيد و اى خواهران و برادرانم شما همچنان حسين وارو شما خواهرانم زينب وار در مرگ برادر باشيد و هيچ شيون و زارى نكنيد زيرا خداوند هديه شما را قبول خواهد كرد .
و درپايان از تمام اقوام عموهايم و خاله ام و تمام دوستان و آشنايان مى خواهم كه بخاطر خون شهيد مرا ببخشند. والسلام 1/12/64
بيا باهم نامه بمادر نويسيم سلام خود در ان به رهبر نويسيم
دعا كنيم كه اگر ما شهيد شديم بخاك و خون خفتيم ، ناپديد شديم
بجاى آنكه بهر ما زارى كنيد اماممان را ز وفا يارى كنيد
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى
زندگینامه شهید معظم :محمود نظری چمک
هشتم شهریور 1346 در روستای اسفندقه از توابع شهرستان جیرفت به دنیا آمد پدرش محمد ومادرش گلرخ نام داشت تا پایان مقطع راهنمایی تحصیل کرد به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد سوم مهر 1365 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید مزار وی در گلزار شهدای علی آباد اسفندقه جیرفت واقع است
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه