اعتماد تاجیکی

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین والصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله و لعن الدائم علی اعداء….
و سپاس خداوند بزرگ را که به ما شعور داد تا بتوانیم انتخاب کنیم و به ما اراده داد تا بتوانیم قدم بر داریم و نعمت اسلام را به ما ارزانی داشت تا بتوانیم در تاریکیها و پمراهی ها راه کمال و رفتن بسوی الله را پیدا کرده و بسوی معبود خویش بشتابیم و سلام و درود بر پیغمبر گرامی و بزرگوارش که با تحمل دردها و رنج ها و مصائب چراغ هدایت ما ما را به ما هدیه کرد تا بتوانیم با روشن کردن قلبمان دریچه های جهل و ظلمت را ببندیم و قلبمان را مالامال از نور و معرفت حق بنمائیم و با سلام و درود بر اءمه معصومین و فرزندان پاک رسول اله که با ایثار و از جان گذشتگی  و فداکاریهایشان درخت پر برکت اسلام را بارور نموده و به ثمر رسانده آنها که مظلوم زیستند و مظلوم به شهادت رسیدند و مظلوم ماندند ولی هرگز تن به ذلت و اسارت ندادند و به ما درس استقامت آموختند و سلام بر حسین آن سرور و سالار شهیدان فضیلت و مولا و آقای ساکنین بهشت و گوهر شب چراغ رسول و  او که تا ابد پرچمدار مبارزه با ظلم و ظالم رهبر  و الگوی آزاد مردان بشریت خواهد بود و با درود و سلامبر امام مهدی بقیي الله و نائب برحقش امام خمینی قائد و بنیان گذار بر حق حزب الله و حکومت الله محبوب دل های مستضعفان و پا برهنگان زمان  و با سلام و درود بر شهیدان به خاک و حزن خفته ی حزب اله بر خانواده محترم شهدا که جگر گوشه های خود را ابراهیم وار روانه ی میدان های جنگ نمودند و آنها را با بدن های پاره پاره و کفن های از خون خضاب شده و در آغوش گرفتند و با سلام بر شهیدان مظلوم ومفقود که در مسلخ عشق و جنون خون ساخته و و لباس خون رنگین کفنشان گردید و با آنکه روحشان به نزد معبود پرواز کرئد  اما راضی نشدند که جسم پاکشان از جبهه دور بماند امروز آنقدر کوله بار مسئولیت و مظلومیت شهدا بر دوشم سنگینی می کند که نمی توانم لحظه ای از میدان جنگ دور بمانم من با خدای خویش پیمان بستم که هرگز راه حسین (ع) را ترک نکنم و با اینکه گناهکارم و خطایم بسیار است اما می دانمک  که خدای رئوف و مهربان آنقدر دریای رحمتش بی کران است که مرا رهرو راه حسین قرار خواهد داد ای خدای بزرگ با تو پیمان می بندم که تا آخرین قطره خونم در راه تداوم خط سرخ شهادت انگشتم را ماشه ی سلاحم دور نسازم  ربنا فتقبل منا انک انت السمیع العلیم من شهادت می دهم به یگانگی خداوند و اینکه محمد(ص) رسول و فرستاده ختم رسولان اوست و شهادت میدهم که علی (ع) جانشین بر حقرسول الله و اولین امام معصوم و مهدی (عج) آخرین ایشان و عقیده دارم که امام خمینی نائب بر حق امام زمان و ولی فقیه زمان ما میباشد .
سلام بر تو ای پدر عزیزم  امیدوارم که سلام مرا از پهندشت شهادت سرزمینی که گل های نو شکفته امت اسلام در آن با مسلسل های آتشین و آتش کینه ی کفار پرپر می شوند پدر جان امی است مرا ببخشید می دانم که نتوانستم زحمت هایت را جبران کنم یادم نمی رود در آخرین وداع که دست های پینه بسته ات را بر صورتم کشیدی تا درد زخمهایت را بدانم پدر جان افتخار کن که ابراهیم وار و اسماعیل را به قربانگاه شهادت فرستادی مادرم ای غمدیده دوران هرگز فراموش نمی کنم که شب ها بر بالینم بیدار می ماندی و چه رنج هایی برایم تحمل کردی ای مادر مهربان چشمان پاک و معصومت را آلوده به اشک مکن و در قلب نورانیت اندوه راه مده مرا ببخش که نتوانستم زحمت هایت را جبران کنم امیدوارم که انشااله روز نزد حضرت زهرا مرا شفاعت کنی اما شما برادران عزیزم نیز مرا ببخشید انتظار دارم که سلام بر زمین افتاده ام را بر دارید و نگذارید که راهم نیمه تمام بماند راهم را ادامه دهید که این کار بر قلب پاره پاره ام مرهمی خواهد بود.

يكم شهريور 1344، در روستاي رودخانه ‌بر علیا از توابع‌شهرستان رودان ديده به ‌جهان گشود. پدرش فرهاد، كشاورز، بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند. سال 1362، ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. پاسدار بود، چهاردهم اسفند 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.