محمد ترکپور

بسم الله الرحمن الرحیم

“مِنَ المؤمنین رجال صدقوا عاهدوا الله علیه فمنهم تن قضی نحبه و منهممن ینتظروا بدلوا تبدیلا” از مومنین مردانی هستند که صادقانه به آنچه با خدای خویش عهد بسته بودند وفا کردند سپس برخی از آنان شربت شهادت نوشیدند و شهید شدند و برخی دیگر در انتظار شهادت و لقاء الله هستند و تغییر عهد و رأی ندارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون ما همه از خدا هستیم و به سوی خدا هم مراجعت می نماییم و حال که از خدا هستیم باید سعی داشته باشیم که رضایت را حاصل نماییم و زمانی می توانیم رضایت خدا را حاصل نماییم که به وظایف خود عمل نماییم و زمانی می توانیم به وظایف خود عمل نماییم که موقعیت شناسی داشته باشیم. برادران و خواهران امروز روزی است که بر همه شما محبت تمام شده  و هیچ عذری ندارید اگر کوتاهی کنید به رو سیاهی ابدی گرفتارخواهید شد این زندگی زودگذر در دنیا ارزشی ندارد که بواسطه آن زندگی ابدی آخرت را خراب کنید من می روم ولی شما برادران و خواهران و پدران و مادران عموماً تأکید می کنم اگر می خواهید رستگار باشید فقط معتقد به ولایت فقیه باشید و بدانید خط ولایت فقیه در این زمان خط علی (ع) در عید غدیر خم می باشد.

خدمت پدر گرامی خودم سلام می رسانم و امیدوارم که حالتان خوب باشد پدر جان می بخشید از اینکه من موفق نشدم که بیایم با شما خداحافظی کنم چون وقت نبود خداوند به ما این لیاقت را داد که به جبهه برویم و برای رضای او به خودش بپیوندیم. پدر جان الان که این وصیت نامه را می نویسم موقعی است که ما را می خواهند به خط ببرند و خداوند این لیاقت را به ما داد  که ما هم به خط برویم و  برای رضای او به لقاء الله بپیوندیم. آری ای پدر هرکس عاشق خدا شد خداوند او را می برد و قرآن خدا می فرماید کسی که در راه خدا کشته شود مپندارید مرده است بلکه زنده است و در نزد خدا خویش روزی می خورد و پدر می دانم که زیاد ناراحت هستی چون که من پسر خوبی برای شما بودم و همیشه حرف گوش شما می کردم ای پدر حالا از شما می خواهم که دیگر از فکر من بروی و ناراحت نباش و روی آن برادرانم رضا و احمد و عباس کار کن و احمد و عباس را بفرست تحصیل کنند و برای رضای خدا خدمت کنند و به آنها بگویید این را هرا ادامه دهند و پدر خواهشی که از شما دارم دیگر غصه نخورید چون من در راه خدا رفتم راهی است که انبیا رفته اند راهی است که تمام شهیدان ما رفته اند راهی است که حسین بن علی رفته است. آری ای پرد همیشه به خانواده شهدا می روی و به خانواده شهدا دلداری می دهی و پدر هر هفته سر مزار من می آیی و برای همه شهدا فاتحه می خوانی.
خدمت مادر عزیز خودم سلام میرسانم خدا کند که حالتان خوب باشد مادر جان موقعی آن روز آمدم بم دیدم که شما عوض شده اید و عبادت خدا را می کنید مادر خدا میداند که چقدر خوشحال شدم و مادر جان اگر یک وقتی من اشتباهی کردم تو من را ببخش تو ای مادر زیاد برای من زحمت کشیده ای و نگذاشتی ناراحت باشم و ای مادر شهید پرور خداوند به شما اجر زیادی خواهد داد و وصیت من به تو این است که مادر تا می توانی در خانواده شهدا سر بزن و آنها را دلداری بده و تا می توانی ای مادر خود را کنترل کن  و ناراحت نباش که من در راه خدا شهید شدم و چه افتخاری از این بهتر به راه حسین بن علی (ع) رفتم ای مادر هر هفته قبر من میایی و با من راز و نیاز می کنی و برای همه شهدا فاتحه می خوانی.
خدمت مادر بزرگ خودم سلام می رسانم می دانم مادر بزرگ چقدر تو من را دوست داشتی و مادر جان از تو می خواهم که ناراحت من نباشی چون من راهی انتخاب کردم که انبیا آن را انتخاب کردند و مادر جان از قول من برادرت را سلام می رسانی  و حاجی اکبر و محمد حبیب و محمد قنبر ربابه اکبر علی اکبر  و رضا خاکساری و پروین و یدالله و صدیقه خانمش را سلام می رسانی.
خدمت خواهر بزرگ خودم سلام می رسانم پس از تقدیم عرض سلام خدا کند که آن وجود مبارکت از هرگونه بلا محفوظ باشدخواهر من با شما زیاد بحث کردم و شما را ناراحت کردم از شما می خواهم که من را ببخشی.
خدمت خواهر کوچک خودم سلام می رسانم و خدمت رضا احمد و عباس برادران خود سلام می رسانم و برادران راه من را ادامه دهید. والسلام علیکم  و رحمة الله و برکاتة.

دهم شهريور 1341، در شهرستان بم ديده به جهان گشود. پدرش علي و مادرش فاطمه نام ‌داشت. تا سوم متوسطه درس خواند، به ‌عنوان پاسدار در جبهه ‌حضور يافت. شانزدهم مرداد 1362، در مهران توسط نیروهای عراقی براثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي ده‌شتر تابعه زادگاهش واقع است.