بسم الله الرحمن الرحیم
وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ
با درود بر امام زمان و نایب برحقش امام خمینی و با درود و سلام بر شهیدان انقلاب اسلامی از خرداد 42 تا 17 شهریور و از 17 شهریور تا 13 آبان و از 13 آبان تا 22 بهمن و از 22 بهمن تا 7 تیر و با درود بر شما امت شهیدپرور سخنم را آغاز می کنم. آری آنهایی که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند آنهایی که آمدند و در جبهه به درجه رفیع شهادت نایل آمدند کاری که مثل کار حسین بود انجام دادند و آنهایی که در پشت جبهه ماندند باید رسالت زینب را بر دوش بکشند. آری من لیاقت پیام دادن به امت شهیدپرور را ندارم و کوچکتر از آنم که برای شما پیام بدهم ولی برای تذکر چند نکته را ذکر می کنم. مردم دلیر قهرمان هیچ وقت از امام جدا نشوید زیرا اگر یک لحظه از امام جدا شوید تمام خون شهیدان را بر آب می دهید هیچ وقت از امام و روحانیت جدا نشوید جبهه ها را تا می توانید از نیرو پر کنید و به جبهه بیایید و اسلحه به زمین افتاده برادرانتان را بردارید و به دشمن زبون بتازید آری جنگ جنگ است. عزت، شرف، دین میهن ما در گرو همین مبارزات است این راهی را که ما می رویم والله راه پیامبر است و راه ائمه اطهار است راه امام حسین است. امام حسین هم با یزید جنگ کرد و در ظاهر شکست خورد ولی در باطن پیروز شد و حالا راه حسین ادامه دارد . مردم والله اگر به جبهه نیایید خیانت به خون شهیدان کرده اید خیانت به اسلام کرده اید . خواهرم تو هم چون زینب پیام مرا به گوش مردم برسان و از کشته شدن من ناراحت نباش. مادرم تو همچنین برای کشته شدن من ناراحت نباش و گریه نکن و برای حسین گریه کن.
مردم والله اگر بخون شهیدان خیانت کنید فردا باید جواب دهید. اینقدر شهید داده ایم که اگر از جبهه دست بکشیم فردا پیش خون شهیدان مسئولیم. والله ائمه اطهار هم در همین راه شهید شدند. والله می دانم راهی را که آنها می روند می روم وگرنه به جبهه نمی آمدم. می دانم که ما حقیم آنها بر ما حمله کردند و شهر و روستای ما را خراب کردند و ما حالا نباید با صدام صلح کنیم آری اگر زمانی رسید که نتوانستیم در جنگ پیروز شویم البته که پیروزیم ما عاشورا درست می کنیم اگر شد همه شهید شویم ولی صلح همانطور که امام حسین صلح نکرد ما هم صلح نخواهیم کرد و تا آخرین قطره خون و تا آخرین سفر از بچه شیرخوار تا پیرمرد 70 ساله به جنگ می آییم تا یا پیروز یا مثل عاشورا دشمن را رسوا کنیم. در ضمن 50 تومان پول در ساک گذاشتم. 64/11/12
دوم شهريور 1348، در روستاي ساردوئيه از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش سيدافضل، پاسدار بود و مادرش نصرت نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و نهم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. پيكر وي در جيرفت بهخاك سپرده شد. برادرش سيداشرف نيز به شهادت رسيده است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه