
بسم الله الرحمن الرحيم
1367/3/24
انا لله و انا اليه راجعون
پدر و مادر مهربانم اين حقيقت را باور كن كه ما از سوي خدا آمده ايم و به سوي او بر مي گرديم. مادر اي كاش قدرت حقيقت درونم را داشتم. اما در اين لحظه از يكي از دوستان مؤمن خواستم كه وصيت نامه برايم بنويسد. و من گفتم: مادرم برايم گريه مكن مبادا كه دشمن اسلام شاد شود. بگو حسين جان شهيد شد. بگو روسفيد شد. راستي اگر جنازه ام را آوردند هرگز روي سنگ قبرم جمله ناكام را ننويسيد چون بكام شيرين شهادت رسيده ام، چون من اين راه را به ميل و اختيار خودم رفته ام. پدر و مادر عزيزم نماز جمعه را هگز فراموش نكنيد. به منافقين كافر فرصت ندهيد و بگوييدشان درود بر سالار شهيدان كربلاي حسين (ع). سلام بر ياران وفادار حسين، سلام بر امام امت و ابراهيم زمان و حسين زمان خميني حامي مسلمين و مستضعفان جهان.
درود به ياران باوفاي امام خميني. درود بر تمامي شهيدان كربلاي ايران پدر و مادر و خواهران و برادران عزيزم خدا را هرگز فراموش نكنيد و دعا براي امام خميني يادتان نرود. خداوند انشاءالله به شما سلامتي و صبر عنايت بفرمايد. پدرجان و مار هميشه مهربان اگر قسمت شد و اين سعادت نصيبم گرديد و ديگر به خانه برنگشتم به خانه به سوي شما نيامدم و به فيض شهادت رسيدم شما را قسم مي دهم به خداي متعال ناراحت نباشيد، شما مي دانيد همه افراد بشر يك روز بدنيا مي آيند و يك روز از دنيا مي روند، پس چه بهتر كه در راه خدا برويم. شايد انشاءالله در پيش خدا روسپيد بوده باشيم و مثل آنها كه يك حادثه ناگوار برايشان پيش مي آيد ديگر خدا را از ياد مي برند، ولي من اميدوارم كه از آن اشخاص نباشيد از مردان خدا باشيد. پدر و مادرم از تمامي خويشان و همسايه گان و دوستان براي من حلاليت بگيريد. در مجلس ختم من خود را به زحمت نيندازيد. فقط امام را دعا كنيد.
حسينخان ميمندي
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار. 1367/3/4
بسمه تعالي
اين شهيد عاشق در رفسنجان چشم به جهان گشود و تا سوم راهنمايي تحصيل كردند و به شغل استاد بناي ساختمان مشغول گشتند و در زمان جنگ چون مردان بزرگ ديگر از خوشي هاي دنيا گذشتند و به جبهه جنگ شتافتند و در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مشغول دفاع از كشور شدند، ايشان اخلاقي پسنديده داشتند و همه فكر و ذكر وي خداپرستي و عبادت خداوند بود و با اهل خانواده بسيار مهربان بودند و در مراسم سخنراني امام و شهيد بهشتي و شهيد مطهري حضور فعال داشتند و ديگران را به اين كار تشويق مي كردند و سرانجام در شلمچه كربلاي ايران پر و بال خويش را عاشقانه ريختند و به ديدار ليلي خويش مجنون وار پركشيد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه