
بسم الله الرحمن الرحیم
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ
با سلام بر مهدی و با درود بر خمینی و سلام بر رزمندگان جبهه های جنگ و با درود و سلام بر خانواده های شهدا
اینجانب عبدالله روح الهی با چشمانی باز و قلبی مطمئن این راه را انتخاب کردم و تا مرز شهادت ادامه می دهم.
خدایا خودت می دانی که این راه را از آن جهت انتخاب کرده ام که به دستور ولایت فقیه ولی امر مسلمین به جبهه آمدم تا با دشمنان تو بجنگم و می جنگم چون امام حسین(ع) فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزادمرد باشید. ولی ما که دین داریم و در راه دین مقدس اسلام جهاد می کنیم و جهاد هم یکی از واجبات است. (واجب کفائی).
خدایا از آنجا که می بینم که به وطن اسلامی ما تجاوز کردند و در شهرهای مرزی به خواهران مسلمان ما تجاوز کردند و آنها را زنده به گور کردند آیا می شود ساکت ماند و همچنانکه امام حسین(ع) فرمودند آیا آزاد مردی است در صورتی که چقدر از برادران پاسدار را در کردستان سر بریدند و دست ها و پاهایشان را قطع کردند و یا زنده زنده جگر آنها را بیرون آورده و کباب کرده و با مشروبات الکلی می خورند باز بنشینیم و نگاه کنیم. باز هم آزادمردی است که در زندانهای بعثی عراق برادران رزمنده ما را شکنجه بدهندآیا سکوت جایز است که چقدرها از جنازه های برادران ما در میدان نبرد در زیر اتش دشمن مانده باشند و مادرانشان چشم انتظار یک مشت استخوان فرزندشان باشند. ما نرویم که لااقل اجساد برادرانمان را از زیر آتش دشمن بیاوریم ما نیاییم که جای شهدا را پر کنیم آیا در خانه نشستن جوانمردی است ای کسانی که در روز عاشورا بر سر و سینه خود می کوبید و فریاد می زنید حسین(ع) ما نبودیم در کربلا تو را یاری کنیم امروز میدان ازمایش است بفرمایید این کربلا و این هم فرزند حسین(ع). برادران بخدا قسم مرگ حق است. مردن هست یک لحظه توی این قبرستان ها قدم بزنید و چند لحظه هم در گلزار شهدا بروید و ببینید که کدام یک عزت و احترام بیشتری دارند و در قیامت که خدا خودش […] شهدا داده که من جانهای شما را می خرم و در مقابل بهشت می دهم.
برای رفتن به بهشت روحانیت چندین سال کوشش می کند و شاید در آخر فریب شیطان بخورند و ما که سعادت شرکت در جهاد فی سبیل الله را داریم چرا فرصت را غنیمت نشمریم و با فضیلت ترین مرگ ها شهادت در راه خداست .
در پایان وصیت می کنم که اگر شهادت نصیبم شد مرا در گلزار شهدا دفن کنید و همگی جوانان را وصیت می کنم به اطاعت از دین و از دو چیز جدا خودداری کنید یکی فحشا و یکی اعتیاد چون فحشا و اعتیاد بلای خانمان سوزی است برای مسلمانان و انقلاب اسلامی باید با این دو خطر مبارزه جدی کند که یکی فحشا و یکی اعتیاد است و اطاعت از خمینی اطاعت از اسلام است و از دوستان گرامی خود طلب بخشش و حلالیت دارم مرا ببخشید و شما خانواده محترم شما را به صبر در راه خدا توصیه می کنم و خوشحال باشید که خدا خودش امانتش را از شما گرفت. والسلام.
[وصیت نامه دیگر]
مورخ 30/11/1360
بسم الله الرحمن الرحيم
و لاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احيا عند ربهم يرزقون (قران کريم )
گمان مبريد کساني که در راه خدا کشته مي شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد خداي خود روزي مي خورند. عبدالله شاه مرادي –محمد –سيرجان 1423441
ملت ما شهادت را فيضي عظيم مي داند (امام خميني)
شهادت افتخار پاسدار است (برادر T-Ash) ع – ش ملتي که شهادت دارد اسارت ندارد. (امام خميني)
با درود بر رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني وبادرود و سلام بر شهيدان اسلام از هابيل تا کربلاي حسيني و از کربلاي حسيني تا کربلاي خميني . يعني کربلاي ايران و ضمن تقديم عرض سلام بر ساحت مقدس امام زمان روحي و ارواح العالمين له الفدا چند سطري را به عنوان وصيت نامه مي نويسم.
حضور محترم پدر ومادر گرامي و عزيزم . بعد از خداحافظي از شما ميخواهم که اي پدر و مادر گرامي نکند که يکبار در برابر اين منافقان از خدابي خبر گريه کنيد که مبادا آنها از گريه کردن شما سو استفاده کنند و به اسلام و انقلاب ضربه بزند اگر همه گريه مي کنيد از روي ذوق وشوق باشد 2- مادرم تو خوشحال باش که کن راه باطل نرفتم وهمچون زحمتهايي که برايم کشيدي در نزد خدا پاداش ميگيري .
3- اي امام فرزندانت با توجه به مطهر بودن راهت قدم به ميدانهاي حق باطل نهاده اند.
4-از دوستانم از همکارانم که خداحافظي نکرده بودم خداحافظي مي کنم و اميدوارم که مرا ببخشند و راهم را ادامه دهند.
5-امام فرمودند که زندگي عقيده است و جهاد در راه خدا. پس مرا دعا کنيد و دعاي براي طول عمر رهبر را از يادتان نرود.
خداحافظ
يكم شهريور 1343، در روستای باغ مبيد از توابع شهرستان سيرجان زاده شد. پدرش محمد، پاسدار بود و مادرش زهرابيگم نام داشت. تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند. كارگر بود، به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. بيستودوم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پا، شهيد شد. مزار وي درگلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه