بسم الله الرحمن الرحیم
پیش از رفتنم خدمت همگی شما سلام عرض می کنم.
امیدوارم که در عرض این چند سالی که اینجانب در این مکان عمری را گذرانده ام و در مدت 18 سالی که در کنار همگی شما خوش و خرم بوده ام، امیدوارم که به شما هم خوش گذشته باشد. دائی جان محمد من می دانید که هیچگونه وصیتی نمی توانم به پدر و مادرم بکنم، لابدم به شما بگویم، دائی جان سیدمحمد گمان می کنم ما را این دفعه به غرب ببرند و گمان می کنم این دفعه دیگر من برنگردم، دائی جان سید محمد اگر این دفعه بلایی به سر من آمد و من شهید شدم مادرم را نگذارید زیاد برای من گریه و زاری بکند و در ضمن دائی جان سید محمد می دانم که تو هم ناراحت می شوید ولی دیگر چکار بکنم دیگر علاجی ندارم به غیر از این که هرچه در دلم هست به تو بگویم خوب اگر من شهید شدم مرا در قبرستان خودمان خاک بکنید در همین اسفیکان به خاطر این که خاک خودمان را بهتر از خاک شهر می دانم در ضمن دائی اگر دیدید که نامه ای از من برای شما نرسید پس من دگر رفتم جبهه غرب و از آنجا دگر نامه ای به شماها نمی رسدو اگر من این دفعه از 60 روز گذشت و خبری از من به شما نرسید بفهمید که من یا شهید و یا زخمی شده ام. اگر خواستید پس از 60 روز مرا پیدا کنید گروهان می آید، فقط شماره پرسنلی مرا می پرسد شماره پرسنلی گمان می کنم، یادم نیست 6687 لشکر 92 تیپ 3 زرهی اهواز، از شما یک خواهشی دارم با هم خوب باشید، آخه برای عمرهای دو روزه چرا آخه با هم خوب نیستید، خوب دائی جان سید محمد، بی بی جان، پدر بزرگ، دائی جان احمد، دائی جان سید عباس و خاله مشهدی خاور خداحافظ خداحافظ
چهاردهم فروردين 1341 ، در روستاي اسفكيان از توابع شهرستان بم به دنيا آمد. پدرش عباس و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم راهنمايي درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. بيست و سوم تير1361 ، در شرق بصره عراق به شهادت رسيد. پیکر وي مد تها در منطقه بر جا ماند و پنجم ارديبهشت 1374 ، پس از تفحص در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش به خاك سپرده شد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه