حاجی جلالی ده کهان

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و نجات دهنده ایران و یاری دهنده رزمندگان و شفا دهنده مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. پدر و مادرم و برادران سلام و پس از عرض سلام سلامتی شما را خواهانم و من که به جبهه آمده ام تا اینکه مشت محکمی بر دهان یاوه گویان ابر جنایت بزنم و به همه جهانیان نشان دهیم که گرچه امام حسین امام سوم شیعیان در آن زمان در زمین کربلا موقعی که گفت هل من ناصر ینصرنی کسی به ندایش جواب نداد اما ما حالا آمده ایم که تا به ندای امام حسین لبیک گوییم و برادران و خواهران و پدر و مادرم راه من مشخص و هدف مشخص است و من بدون هدف به جبهه نیامده ام. راه من راه دنباله رو راه انبیا و امامان است و هدف من رسیدن و پیوستن به لقاالله است. من به جبهه آمده ام تا اینکه با کمک سایر همسنگرهایم بر لشکر بعثی صهیونیستی حمله ببریم و آنها را شکست بدهیم و کشور برادر عراق را از زیر بار سلطه گران شرقی و غربی نجات بدهیم و پرچم گهربار اسلام بر فراز سرزمین های عراق و سایر کشوران برافرازیم و به همه مردم بفهمانیم که قدرتی بالاتر و بزرگتر از قدرت الله وجود ندارد و بعد از آزاد کردن راه کربلا به سوی آزادسازی قبله اول مسلمین یعنی قدس عزیز بشتابیم و این اسراییل غاصب را از سرزمین فلسطین بیرون سازیم و با کمک برادران فلسطینی همه ابرجنایتکاران اشغالگر اسراییلی را به جزای اعمالشان برسانیم و این انقلاب را باید ادامه بدهیم و همه کشورها را پاکسازی کنیم تا موقع و زمان انقلاب حضرت مهدی(عج) و پدر و مادرم من را در کنار شهدای بژگان دفن کنید و دیگر جایی غیر از این مکان نباشد و مقداری پول، پیش (900 تومان ) غلام قربانی فرزند مراد و غلامحسین جلالی (200 تومان) فرزند حسن دارم آنها را پس بگیرید که جمعا 1100 تومان است و همیشه دعا کنید که امام خمینی تا انقلاب حضرت مهدی(عج) زنده باشد و پیروزی رزمندگان اسلام را از خدا بخواهید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

دوم مرداد 1348، در روستاي بجگان منوجان از توابع شهرستان كهنوج ديده به جهان گشود. پدرش عباس، كشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. خواندن و نوشتن را مي‌دانست. سال 1363، ازدواج‌ كرد و صاحب يك پسر شد. كشاورز بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست‌وچهارم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.