عباس میرزایی

الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَهَدُوا فى سبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَلهِِمْ وَ أَنفُسِهِمْ أَعْظمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَ أُولَئك هُمُ الْفَائزُونَ

آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا ایمان و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندی است و آنان بالخصوص رستگاران دو عالمند.

به نام خدا، خدائی که محمد (ص) رسول و فرستاده اوست، خدائی که علی (ع) ولی و جانشین اوست، خدائی که خمینی بنده صالح و شایسته اوست. با سلام و درود به پیشگاه حضرت مهدی (عج) و سلام و درود بر نائب برحقش خمینی روح الله و با سلام و درود به روان پاک شهدای حق و حقیقت از هابیل تا حسین و از حسین تا شهدای انقلاب اسلامی ایران و با سلام و درود فراوان به ملت شهید پرور و مقاوم و امت قهرمان ایران و با سلام به رزمندگان اسلام در تمام نقاط جهان و آرزوی پیروزی برای آنها سخنم را آغاز می کنم. آری ای ملت مقاوم و گذشته از جان و مال و فرزندانتان در راه این انقلاب و ای پشتیبانان رهبر و ولایت فقیه روی سخنم با شماست شما که علی وار و فاطمه وار فرزندانی چون چون بهشتی و رجائی و باهنر می پرورانید و آنها را مشتاقانه هدیۀ خدایتان می کنید و برای برقراری اسلام، نبرد و مبارزه می کنید. آری شماها بودید که دست رد بر دهان امپریالیسم و صهیونیزم و نوکران داخلی آنها چون رجویها و بنی صدر ها و … زدید. شماها هستید که از کمک کردن به جبهه های نبرد مضایقه نمی نمایید و پشت جبهه ها را خالی نمی گذارید. همچنان متحد و منسجم لبیک گوی فریادهای حسین زمانتان، این اسطوره جهاد و مقاومت باشید.

پدر و مادر و دوستان و برادران در شهادت من گریه و عزاداری نکنید زیرا شهید گریه نمی خواهد شهید پیروزی می خواهد، شهادت گریه ندارد شکست اسلام گریه دارد. به هوش باشید که اسلام شکست نخورد.

بر تابوتم عکس امام بزنید و در کنار آن عکس کوچک من را که مردم بدانند که این شهید پیرو وفادار ولایت فقیه بوده و بر تابوتم یک جلد قرآن مجید بگذارید تا مردم بدانند که هدف من اسلام  و قرآن بوده است. با مشت های گره کرده بر دهان آمریکا بزنید و عکس های بنی صدر خائن را پاره کنید تا مردم بدانند که هر بتی را می شکنیم تا خود را در برابر الله قربانی کنیم. کسانی که کوچکترین اختلافی با ولایت فقیه دارند در تشییع جنازه من حاضر نشوند. حاضر شدنشان روح مرا می آزارد. هرکس می خواهد بر جنازه ام فاتحه بخواند اول امام را دعا کند.

خداوند صراط مستقیم را پیشه همه بندگان مخلص خود کند و آنها را به پیروزی نهائی و سعادت ابدی برساند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم                      روشنی بخشم به جمعی و خودم تنها بسوزم

شهید عباس میرزایی

یا علی

در سال 1336 در روستای خلیل آباد رفسنجان ستار های بدرخشید و روشنی بخش محفلی گردید. سالهای کودکی را در زادگاهش گذراند  و پاه به مهد علم دانش گذاشت. تحصیلات خود را تا سال چهارم دبیرستان ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. بعد از آن در شرکت اسلامی به عنوان کارمند مشغول به کار شد. با آغاز جنگ تحمیلی وی که مدتها منتظر چنین لحظه ای بود عاشقانه لباس رزم پوشید و سه مرتبه به جبهه اعزام شد و در منطقه عملیاتی اروند در عملیات والفجر 8 بهمن ماه سال 1364 به دیدار یار شتافت و پیکر این شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد.

گرامی باد حضور عشق در نماز شهادت