
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان. بنام آن خدایی که یکتاست بی همتاست در همه کاری دانا و بیناست. ای خدای من سالها از تو کمک خواستم و تقاضا کردم که بارالها به من سلامتی عطا کن تا در راهت جانفشانی کنم و گفتید که جهاد کنید و مستکبران جهان را سرنگون و مستضعفین را به وراثت زمین می رسانیم و بارها گفتیم یا حسین مظلوم، تو در صحرای کربلا بی یار و یاور ماندید اگر ما هم بودیم دست از حمایتت بر نمی داشتیم حالا سر تعظیم در مقابلت فرود می آورم خدایا که مرا در راه مستقیم هدایت کردید و ای فرزند من میخواهم ثابت کنم که به قولم وفادارم و تا آخرین قطره خون ناقابلم حاضرم این وجود ناچیزم را در راهت فدا کنم و از دست آوردهای انقلاب اسلامیمان که حاصل رنج هزاران شهید به خون خفته است دفاع کنم و باز می خواهم در آخرین لحظات عمرم عملیاتیکه فرمانده ما مهدی موعود است امام زمان از من خشنود شود و قبل از همه اینها دست مبارک امام امت را می بوسم اگر پیروزی کربلا را ببینم سعادت نصیبم شده و اگر که شهید شدم باز بزرگترین سعادت نصیب من شده.
خدایا باید بدانید من نه به خاطر بهشتیکه وعده دادی به جبهه می روم بلکه بخاطر اینکه دین خود را نسبت به اسلام ادا کنم می روم و وصیت من این است که اگر خدا قبول کرد که خون ناچیزم را در راهش فدا کنم.
پدرم مادرم هنگام دفن کردنم یک عکس از امام را در قبرم بگذارید و این سفارش از من به برادرانم که ای عزیزان دست از حمایت امام بر ندارید و خدا می فرماید: مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقَتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ
یعنی آنکس که مرا طلب کند می یابد مرا و آنکس که مرا یافت می شناسد و آنکس که مرا بشناسد دوستم می دارد و آنکس که دوستم داشت به من عشق می ورزد آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق می ورزم آنکس که به او عشق ورزیدم ، می کشم او را و هر کس که من آنرا بکشم خونبهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش هستم و در آخر باید بگویم نترسم از مرگی که خود زندگی است زندگی که با شهد است. به پدرم در آخر از تو طلب عفو می کنم پدرم بخاطر خدا مرا ببخش و هر وقت برای من ناراحت شدید بروسر مزار اکبر برو کنار قبر […] بگو حالا سرافرازم که فرزندم به شما پیوست و هزاران هزار شهید دیگر و تو ای مادر مهربانم که شبها برایم تا صبح لای لای کردید بخاطر فاطمه زهرا مرا ببخش حلالم کن برادران همگی مرا ببخشید و همگی مرا ببخشید و برای سلامت امام دعا کنید و برایم پیش سیدرضا طلب بخشش کنید شاید به سرنوشت من فکر می کرد.
جانباز اسلام و آنکه برای یاری دین خدا رفت. خانجان شریفی
دوم دي 1338، در روستاي عليآباد سادات بلوك از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش ميرزا، كشاورز بود و مادرش رقيه نام داشت. تا سال چهارم متوسطه درس خواند، به عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت. بيست و سوم تير 1361، در كوشك بر اثر اصابت تركش به دست، پا و پهلو، شهيد شد. مزار وي درگلزار شهداي زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار

بدون دیدگاه