اسماعیل دهقانی ارزوئیه

نــام :
اسماعیل
نـام خـانوادگـی :
دهقانی ارزوئیه
نـام پـدر :
ابراهیم
تـاریخ تـولـد :
1350
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند بخشنده مهربان
یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ  ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى‏
ای نفس مطمئنه رجوع کن بسوی خدای خودت در حالی که راضی کننده ما و از ما راضی هستی پس داخل شو در بندگان من و داخل شو در بهشت من.
اسلحه های سرد و گرم خود را (قلمها و مسلسلها) را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف می کنیم و به سوی دشمنان اسلام و انسانیت که در راس آنها آمریکاست، نشانه روید. (امام خمینی)
من بسیجی هستم از سلاله خون جملگی شهدای اسلام و وارث خونهای پانزده قرن خط سرخ شهادت تشیع که در زمانه ای و مقطعی پر مخاطره قرار گرفته ام. مسئولیتهایی بر دوشم سنگینی افکنده، آینده را با چشمهای خویش می نگرم و به گذشته می اندیشم پس از فکرها و اندیشه ها به نتیجه ای جاودانه دست یافته ام که راه در پیش دارم. یکی راه اینکه حسین وار مانند شهدای گذشته با تمامی وجودم راه پوییدن و رفتن را انتخاب کنم و به صف شهدا بپیوندم و دوم اینکه مانند یزیدها حیوان وار بمانم و بخورم و بخوابم و هیچ حرکتی و هجرتی نداشته باشم و بپرسم و هیچ در هیچ شدم، در این دنیا در نزد خداوند متعال و در برابر خون پاک شهدا مسئول و در آن دنیا نیز در اتش دوزخ گرفتار آیم و اینک زندگی و راه اولی را برگزیده ام و می خواهم هجرت کنم و چهارچوب تنگ زمانه و این حیات پست را بدرم و هجرت کنم.
آری تصمیم گرفته ام در اولین نگاه به سرزمین اسلامیم، می بینم در سر راه سدها را که همچون حیوانات انسان نمایی جلو حرکت و تکامل انسانها را گرفته اند و در گوشه و کنار جامعه ام به فتنه گری و اشوب پرداخته و باز می بینم که چگونه ابرقدرتهای شرق و غرب و مزدوران وابسته به انان به خاطر بخطر افتادن منافعشان کمر به نابودی اسلام بسته اند و تصمیم بر نابودی انقلاب اسلامیمان را دارند و بار دیگر می خواهند خون صدها هزار شهید و معلول را به تباهی بکشند و توطئه ها برای نابودی انقلاب اسلامی که ترس از جهانی شدن آن دارند و همانطور که در حدیث آمده است : “ما دشمنان شما را از نادان ترین افراد قرار داده ایم” و تمام توطئه ها و نیرنگها آنان را نقش بر آب می کند و این وظیفه همه مسلمانان است که برخیزند و وجود این استعمارگران را که هدفشان به مسلخ کشیدن کلیه مستضعفین جهان است از سطح کره زمین پاک سازد.
در پایان به پدر و مادرم وصیت می کنم که صبر کنند و استقامت داشته باشند چون قرآن می فرماید: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ
 خداوند کسانی را دوست می دارد که در راه او بحال صف میجنگند صفی که مثل سد آهنین و بنای [] محکم است. از همگی دوستان و اقوام حلال و عفو بخشش می خواهم.  

بیوگرافی

پانزدهم فروردين 1350 ، در روستاي شاهماران از توابع شهرستان بافت به دنيا آمد. پدرش ابراهيم، كشاورزی می کرد و مادرش كشور نام داشت. دانش‌آموز دو م متوسطه در رشته انساني بود. به عنوا ن بسيجي در جبهه حضور يافت. سوم بهمن 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي روستاي محمدآباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/11/03
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *