بسم رب الشهداءوالصديقين
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
عمر چون برق كران پيما ،شتابان بگذردلحظه اى شاد و دمى با آه وفغان بگذرد با درود و سلام بر يگانه منجى عالم بشريت امام زمان (ع) و نائب برحقش امام خمينى و به اميد پيروزى رزمندگان اسلام در جبهه هاى نور عليه ظلمت وصيت خويش را شروع مى كنم
به خدا سوگند اگر علاقه من به هنگام پيكار با دشمن در(شهادت )نبود وخود راه را براى مرگ در راه خدا آماده ساخته بودم دوست مى داشتم .
حتى يك روز با اين مردمى كه محمد ابن عبدالله را تنها گذاشتند روبرو نشوم .
اى شهادت تو چه عشقى هستى كه امام اول شيعيان حضرت على ابن ابيطالب اينگونه تورا مهم و بزرگ مى شمارد .
ملت مسلمان جيرفت ،آگاه باشيد ،بيدار باشيد ،نگذاريد كه خون اين شهيدان ايثارگر ،اين رزمندگان پايمال شود .شماها تا مى توانيد به جبهه ها بياييد و با عمليات هاى پى درپى دمار از روزگار اين ناجوان مردان بكشيد .اگر به جبهه نمى اييد با كمك هاى نقدى و جنسى و اگر هم نمى توانيد با شركت در نمازجماعت ها ،نمازجمعه ،مراسم وراه پيمايى وبا مشت هاى گره كرده دهان اين ياوه گويان را به خاك بماليد.
بيشتر اصرار من اين است كه در نماز جمعه شركت كنيد چون همانطور كه امام مى گويد نماز جمعه ما عزاى دشمن ماست و مساجد سنگر است ،سنگر ها را حفظ كنيد پس بياييد بيدار شويد و نگذاريد كه خون اين عزيزانتان پايمال شود
و شما اى ورزشكاران بايد با ورزش صحيح واسلامى و با آمدن به جبهه انتقام خون ما را بگيريد .و شما اى دانش آموزان غيور جبهه ها را فراموش نكنيد و با درس خواندن ويك فرد خوب براى جامعه اسلامى شدن از خون شهيدان نگهدارى كنيد واز معلمان خود مانند يك فرمانده اطاعت كنيد .چون هر كس از فرمانده اش اطاعت كند از امام اطاعت كرده است
وصيت آخر من به برادران وبه خصوص ياران ودوستان من مى باشد كه راه من را ادامه بدهيد وبدانيد كه موفق خواهيد شد
به اميد پيروزى رزمندگان اسلام عليه كفر.
بهروز شفيعى
يكم تیر 1347، در روستاي سرجاز از توابع شهرستان جيرفت متولد شد. پدرش عليجان و مادرش عالمه نام داشت. تا اول متوسطه در رشته ادبیات درس خواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. يازدهم تير 1365، با سمت تیربارچی در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثراصابت تركش به سينه و پا، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي شهرستان زادگاهش واقع است.
شهید در خانواده ای مذهبی متولد شد بعد از طی دوران طفولیت و کودکی در سن شش سالگی راهی دبستان واقع در روستا ی سه جاز شد و این دوران را با مو فقیت به پایان رسانید و راهی مدرسه راهنمایی شهید هاشمی نژاد شهرستان جیرفت شد و مقطع راهنمایی را هم با کوشش و جدیت پشت سر گذاشت و تا این زمان چون کشاورز زاده بوده همزمان به در س خواندن کمک کار پدرش در کارهای کشاورزی هم بو د . و شهید در دوران انقلاب در صحنه های مختلف انقلاب شرکت فعال داشت و در مراسمات و راهپیما یی ها شرکت میکر د در سال 1360 با بسیج سپاه پا سدارا ن همکاری نمود و در پایگاه مقا ومت مسجد سجاد جیرفت به نگهبانی شب می پرداخت و با شر و ع سال تحصیلی در بیرستان شهید مظلو م دکتر بهشتی در رشته علو م تجربی نام نو یسی و مشغو ل به تحصیل شد . اول دبیر ستان را با مو فقیت گذرانید و درسال بعد دوم دبیرستان مشغو ل به درس خواندن شد و شهید دفاع از اسلام و قرآن و پا سداری از خاک میهن اسلا می را به درس خود ترجیح دادو طی دوران تحصیل آمو زش های نظامی را دیده بو د در بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان جیرفت نام نویسی کرد و بلافاصله عازم کرمان شد و در محل پادگان شهید بهشتی کر مان 45 روز دوره کوتاه مدت نظامی را گذراند و پس از گذراندن این مدت جهت دیدار از خانواده و اقوام و آشنایان به زادگاه خود آمد و پس از دیدار در عین حال خداحافظی در تار یخ 65/3/20 عازم جبهه های حق علیه باطل گردید در گردان 414 از لشکر 41 ثار الله به فرماندهی شهید بزر گوار علی بینا در عملیات کربلای یک در منطقه مهرا ن شر کت نمود و به گفته فرمانده محترمش شهید بهروز شفیعی ابتدا در قسمت امدادگری خدمت میکرد و چند روز از عملیات داوطلبانه به نیروهای رزمی و به عنوان کمک آر پی جی در عملیات کربلای یک شرکت کرد و در شبهای دوم و سو م و چهارم عملیات شرکت کرده و پس از آزادی شهر مهران ازدست مزدوران بعثی مجددا”داوطلبانه روانه تپه های قلاویزان که از نظر استراتژیکی خیلی مهم بودند و همچنین بر شهر مهران مشرف بودند گردید و پس از فتح تپه ها و شکست دشمن در این منطقه در ساعت 10/5 شب هنگامیکه ماموریت گردان آنها به پایان رسیده بود از نا حیه قلب هد ف گلوله دشمن قرار گرفته و همانند مولایش با لب تشنه و با گفتن الله اکبر خمینی رهبر به لقا ءالله می پیوندد وبه آرزوی خود که شهادت در راه خدا بو د می رسد .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه