عنایت الله مالکی

نــام :
عنایت الله
نـام خـانوادگـی :
مالکی
نـام پـدر :
درویش علی
تـاریخ تـولـد :
1340
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا و به نام خونین کفنان اسلام

به نام پروردگارمان که ما را در محضر خمینی قرار داد و شکر خدا که راه ؟ را با حجتی چون خمینی به ما نشان داد، حمد و سپاس خدا که ما را به انتخاب چنین راهی نمود. خدایا تو را به حجتت خمینی کبیر قسم می دهم از سر گناهان من حقیر ؟ بگذر و راضی نشو مرا که به یگانگیت اعتراف دارم و صادقانه و از روی اخلاص سر به سجده تو می گذارم از خود برانی… بارالها از تو می خواهم مرا به درگاهت بپذیری و با شهدای صدر اسلام محشور گردانی. پدر و مادر ارجمندم سلام. انشاالله که کشتن مرا با صبر و با اتکا به خدای بزرگ تحمل کنید و آنچنان باشید که شایسته یک خانواده مسلمان است. من به آرزوی خود رسیدم. آرزویی که از زمانی که به جبهه رفتم در پی آن بودم. پدر و مادر و مادر بزرگ مهربانم از شما انتظار دارم که خواهر و برادرانم را به این راه تشویق کنید و سعی در اصلاح هرچه بیشتر آنها داشته باشید. شما را وصیت به اطاعت از ولایت فقیه می کنم. وای اگر قدر این رهبر را ندانید. بترسید از آن روز! سلام مرا به همه اقوام، دوستان و آشنایان برسانید و حلالیت بطلبید و مرا حلال کنید. می دانم که زحمات شما را نتوانستم جبران کنم. امیدوارم با انتخاب این راه جبران زحمات شما را کرده باشم. در پایان امیدوارم که همه سربازان اسلام همچنان مقاوم و استوار باشند. همچنین پول و لباسی که دارم باید خرج جنگ شود. واللسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

بیوگرافی

شهید عنایت الله مالکی در سال 1340 در شهرستان جیرفت دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه 17 شهریور و راهنمایی را در مدرسه توحید و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی به پایان رسانید. از هوش سرشاری برخوردار بود و از همان اوایل کودکی نمی توانست زیر بار زورگویان برود و حرف های بیهوده را قبول نمی کرد تا اینکه زمزمه انقلاب در شهر ما هم از گوشه و کنار بلند شد و او از همان اول قدم در این راه گذاشت و شب ها در سر چهارراه ها با دیگر برادران، پاسداری می کرد. در راه پیمایی ها شرکت می نمود. بدون هیچگونه ترس و واهمه ای و بعد از پیروزی انقلاب هم در خط امام بود. تحصیلات متوسطه را که به پایان رسانید، انقلاب فرهنگی دانشگاه ها بسته شد و نامبرده داوطلبانه وارد خدمت مقدس سربازی شد و بعد از شش ماه تعلیماتی تا آخرین روز خدمت در جبهه اروندرود آبادان بود.  خدمت سربازیش که تمام شد در کنکور پزشکی کرمان شرکت کرد و تا نتیجه کنکور نتوانست تاب بیاورد و از طریق بسیج وارد جبهه جنگ شد که در 15 آبان ماه در اثر ترکش خمپاره دشمن دوچشم خود را از دست داد و از ناحیه فک و بینی و سینه مجروح گردید و در بیمارستان تهران بستری شد و برای معالجه به کشور آلمان رفت. اما مثل اینکه سعادت چنین بود که نابینا باشد. بعد از برگشت از آلمان با اینکه در رشته پزشکی قبول شده بود، در کنکور شرکت کرد و در رشته ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر مشغول تحصیل شد و لیسانس و فوق لیسانس را با وجود نابینایی کسب کرد. او شاعر بود و شعرهای زیادی سروده است.بعد از پایان تحصیلات با ده سال جانبازی در اثر سمی بودن ترکش های خمپاره به ناراحتی خونی دچار شد و در 71/4/25 بهخ درجه رفیع شهادت نائل آمد. روحش شاد و پر رهرو باد.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1371/04/25
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *