بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
آنهاییکه در راه خدا کشته می شوند مرده نیستند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
بنام خدا. بنام خداییکه محمد(ص) رسول اوست و او را چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله داشت از مرگ حتمی نجات داد و بنام خداییکه انسان را از گل خلق کرد و از روح خود درون آن دمید نسیم حیات در پیکر او وزید و او را بشری کامل در روی زمین گرداند بنام خداییکه ابراهیم را در قلب کوهی از آتش محفوظ نگاه داشت و کارد را از بریدن گلوی اسماعیل منع کرد و قوچ قربانی فرستاد و بنام خداییکه یوسف را از قعر چاه به مقام عظیم پیامبری رساند و بنام خداییکه موسی و پیروانش را از دریا نجات داد و فرعون و فرعونیان را غرق دریا کرد و بنام خدائیکه این جهان و نعمتهای فراوان را برای آسایش بشر آفرید و بنام خداییکه در راه او با ستمگران پیکار می کنیم و جان خود را فدا می کنیم و کشته شدن را در راه خدا شهادت می دانیم و شهادت نیز شرف و آرزوی ماست و با سلام و درود فراوان بر فرمانده جبهه های نبرد حق علیه باطل حضرت مهدی(عج) و سلام بر نایب برحقش خمینی کبیر بت شکن تاریخ و سلام بر امت همیشه پیروز و همیشه در صحنه ایران و سلام بر رزمندگان سلحشور و حماسه آفرین ایران و جهان و سلام بر پدر و مادر و برادران و خواهران و کلیه بستگان و هم اکنون سخنانم را آغاز می کنم. آری ای امت مقاوم و دلیر و مسلمان و از جان گذشته که با خون خود و فرزندان عزیزتان درخت اسلام را آبیاری می کنید و ای یاوران و طرفداران امام که روی امام به شماست و امید امام به شماست روی سخنم به شماست ای عزیزان . من به عنوان یک رزمنده سخنانم را آغاز می کنم . بخدا قسم بنده عاشق شهادت هستم و تنها آرزویم این است. آری بر خود واجب دانستم که فی سبیل الله خدمت کنم و دشمنان خدا و قرآن و دین و امام و انقلاب را سرکوب کرده و از پا در آورم و اسلام را پیروز کنم و با نثار خون خود به استکبار و ستمکاران جهان بفهمانم که اسلام و قرآن غریب نیست . ای ملت مسلمان ایران شماها هستید که حسین وار فرزندانی چون علی اکبرها و علی اصغرها را می پرورانید و آنها را مشتاقانه هدیه اسلام و قرآن می کنید و در راه برقراری قوانین اسلام و انقلاب فدا کرده و وجدان و دینتان اجازه نداده که به خود اجازه بدهید که شماها باشید و انقلاب اسلامی زیر سلطه مزدوران و جنایتکاران باشد و شماها بودید که تمام جنایتکاران را از ایران راندید و ایران را انقلاب اسلامی کردید و ثابت کردید که امام عزیز تنها نیست و ندای او را لبیک گفتید و ثابت کردید به دشمنان انقلاب که ایران دیگر کشوری نیست که زیر سلطه جنایتکاران باشد پیامم به برادران حزب الله این است که همینطور که تاکنون در جبهه ها با مزدوران عراقی می جنگید و در شهرها و روستاها با گروهکها و مبارزه هوای نفس می کنید امیدوارم دور هم از این بهتر و در صحنه تر و همیشه ضربه محکم در جبهه ها به نیروهای ]…ة
و پیامم به پدر و مادرم این است که بعد از شهادت من برایم گریه نکنید و هر موقع که یاد من افتادید آن لحظه هایی که امام حسین لباس رزم بر تن علی اکبر می پوشید و او را روانه میدان می کرد و در راه اسلام و قرآن فدا می کرد بیاد داشته باشید و بعد از سالار شهیدان و پیروانش یادی از من هم بکنید و پدرجان امید عفو و بخشش فراوان از شما دارم چون مرا با دستانی پینه بسته و قد خمیده بزرگ کرده و به این سن رسانده و زحمت فراوان کشیده اید و در راه اسلام داده اید و مادرجان شما هم شبهای سرد زمستان مرا در دامن خود پروردید و زحمتهای بسیاری برای من کشیدید امید بخشش دارم و مادرجان خواهش از شما دارم که از کلیه خواهرانم و خانواده ام برای من حلالیت بطلبید و سخنم به خواهرانم باید زینب وار باشید و اخلاق حضرت زینب داشته باشید و برای من گریه نکنید و سفارشم به برادرانم همانطور که تا قبل از شهادت من در حفظ جمهوری اسلامی کوشا بودید از حالا به بعد هم کوشا باشید و امام را تنها نگذارید و نگذارید اسلحه من در بیابانهای جبهه افتاده باشد و در خاکها بپوسد و برای من ناراحت نباشید و افتخار کنید که چنین سعادتی نصیب برادرتان شده و آخرین سفارشم به پدر و مادر و برادران و خواهرانم و خانواده ام برای من ناراحت نباشید و هر کس از اقوام که مشتاق دیدار جسد من است مانع نشوید که خداوند اجر بیشتری به شما می بخشد و از کلیه همسایگان و آشنایان برایم حلالیت بطلبید و پدرجان شما نذز کردید که بعد از اتمام خدمت سربازی من با هم به زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) برویم ولی پدرجان شهادت نصیب من شد و شما می توانید در عوض من فرزندم عباس را با خود ببرید. والسلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. الهی آمین یا رب.
سوم خرداد 1345، در روستاي هور از توابع شهرستان كهنوج به دنيا آمد. پدرش علي، كشاورز بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پايان مقطع ابتدايي درس خواند. سال 1362، ازدواج كرد و صاحب دو پسر شد. كشاورز بود، به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. دهم تير 1365، در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به پاها، شهيد شد. مزار وي در زادگاهش واقع است.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه