بسم رب الشهداء والصدیقین
جهاد در راه خدا یکی از درهای بهشت است که خداوند آن را به روی بندگان مؤمن و مخلص خویش می گشاید. پیامبر اکرم (ص)
پروردگارا من به جبهه آمده ام تا برای اسلام و مسلمین خدمت کنم و با کفر و نفاق و ستمکاران بر علیه اسلام بجنگم. بار الها من را به بزرگی خویش ببخش و بیامرز و من را در آخرت با حضرت محمد همنشین بگردان.
من به جبهه آمده ام تا از اسلام دین الهی دفاع کنم و وظیفه الهی خویش را انجام دهم تا در آخرت شرمنده نگردم و اباعبدالله حسین از من راضی و خشنود گردد.
بار الها ما بهر چه به اینجا آمده ایم ؟ ما آمده ایم تا آن تکلیف شرعی خویش را ادامه داده و خداوندا این دلهای ما را خشنود بگردان تا با دلی شاد همچون حسین وار بتوانیم دست این متجاوزین را از سر مسلمین جهان کوتاه نمائیم. ما همان کسانی هستیم که حسین وار آمده تا آن شربت شهادتی که فرزند امیرالمؤمنین نوشید ما هم بنوشیم. مائیکه از خانه و کاشانه گذشتیم و به این جا آمده ایم و وای به حال کسانی که ضد این اسلام می باشند. باید به آنها بگویید که جنگ تمام می شود. اما ظلمت و تاریکی شما در آخرت محفوظ خواهد ماند.
و ما را از یاران صمیمی اباعبدالله حسین در روز محشر بپذیر و در جوار رحمت خود قرار ده.
مرتضی محمدیزاده
وصیت می کنم برادر رزمنده مرتضی محمدی زاده به پدر و مادر و برادران و خواهرانم.
ای پدر و مادر و برادر و خواهر وصیتم را بپذیر چنانچه از شما جدا گشته ام و این وصیت من را حفظ کن که شاید با این وصیت من را از یاد نبرید. پدر نمی توانم وصیتم را بنویسم هنوز امید دیدار شما را دارم و هیچ نگران نباش از اینکه بنده رفت و هنوز می رود و بدان که من زنده ام و نزد خداوند روزی می خورم. و آن خوبیهای تو را از یاد نمی برم و دیگر هم نخواهم از یاد برد. وصیت می کنم که آن باغ من را نصف آن را به برادرم جلال و نصف آن را به ایران محمدی زاده بدهید. مادر عزیزم وصیت می کنم بنده مرتضی محمدی زاده به تو از اینکه شما را تنها گذاشته ام و به جبهه رها شده ام شما را به بزرگی او قسمت می دهم ای مادر شیرت را حلالم کن و اگر سرپیچی و خطایی از بنده دیده ای به فاطمه زهرا مرا مورد رحمت و کرم خداوند متعال قرار ده. مادر هیچ نگران نباش ، گریه و زاری خویش را از بین ببر ، چونکه دلسوزی تو دیگر سودی ندارد و تو باید دلسوز بچه های دیگرت باشی. در سوره ای از قرآن روایت شده است ه بهشت زیر پای مادران است. نه همه مادران ، مادرانی که چون خدا را کفر انکار کردند ولی مادری که چون بچه اش را رها به جبهه کرده و در راه جهاد او کوشش می کند و مادریکه چون نمازش و ایمانش همانند فاطمه زهراست جایش مقر جنت است.
در آخر وصیت نامه با تمام امت حزب الله خداحافظی می کنم.
نام :مرتضی محمدی زاده
نام پدر :حا ج ابراهیم
تاریخ تو لد :1350
تار یخ شهادت :1367
ار گان اعزا م کننده :بسیج جیر فت
محل شهادت :نصر 4جبهه ماهو ت عراق
محل دفن :گلزار شهدای پشت ؟؟؟
شهید مرتضی محمدی زاده جزنو گلان نوخا سته سر سبد گلستان شهدای ایرا ن است که درسال 1350متولد شد و دو را ن ابتدا یی تحصیل را درر و ستای چمن طی کرد ودو را ن را هنما یی را در مدرسه را هنما یی چمن آغاز کر د وادا مه داد تا اینکه به حکم و فر مان ر هبرکبیر عا زم جبهه های نبرد حق علیه با طل گرد ید و پس ازشر کت درعملیا تهای کربلای 5ونصر 4در ما هو ت عرا ق به وسیله گلو له سیمینوف شربت گوارای شهادت را نوشید نقل است که شهید مرتضی محمدی زاده عا شق و دلبا خته شهادت بو د و هر چند که ماد ر با دلسو زی ازر فتن او به جبهه جلوگیری می کند و لی علیر غم خوا هش مادر به جبهه روا نه می شو د عا شقا نه به وصال یگانه معبود خو یش می رسد.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه