بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
«قُلْ يا أَيُّهَا الْکافِرُونَ(1) لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ(2) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ(3) وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ(4) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ(5) لَکُمْ دينُکُمْ وَ لِيَ دينِ(6)»
به نام خداونده بخشنده و مهربان
1- بگو: اى کافران قریش، پیشنهاد شما که من بت هایتان را بپرستم تا شما هم خداى مرا بپرستید، هرگز قابل قبول نیست.
2- نه من آنچه را شما مى پرستید خواهم پرستید،
3- و نه شما پرستنده کسى هستید که من او را مى پرستم،
4- و نه من پرستنده چیزى هستم که شما آن را مى پرستید،
5- و نه شما پرستنده کسى هستید که من او را مى پرستم.
6- دین شما براى خودتان، و دین من هم براى خودم.
ملت عزیز ایران، دوستان و برادران عزیزم منِ حقیر چیزی ندارم که به شما وصیت کنم و من کوچکتر از آنم که برای شما وصیتی داشته باشم ولی به عنوان یک برادر کوچکتر که این وصیتنامه را می نویسم از من بپذیرید. برادران عزیز در این موقع حساس که دشمن اسلام و مسلمین در حال نابودی است، شما اتحاد و یکپارچگی خود را با رهبری قاطع امام عزیزمان حفظ کنید و هر حرکتی که امام عزیزمان می کند پشت ر او حرکت کنید و به جهانیان بگوئید که ما اهل کوفه نیستیم که پشت امام را خالی کنیم. ولی برعکس هستیم و حاضریم حتی جان خود و تمام دارایی خودمان را در راه این پیر فدا نمائیم. چون راه او راه حسین است و حماسه او، حماسه کربلا را تکرار نمود. برادران و خواهران عزیز: اگر احیاناً در بازار ما کمبودی مشاهده شد، به دولت خدمتگزار فشار وارد نکنید چون در حال جنگ هستیم و جنگ همه چیز دارد، کمبود هم دارد پس سعی کنید احتکار نکنید و بگذارید که در این مملکت جایی اگر یک قرص نان باشد، بین تمام ملت تقسیم گردد و هر کس حق خود را بگیرد.
و اما شما برادران پاسدار عزیزم: سعی کنید که همیشه رابطه خود را با جوانان این مملکت حفظ کنید و آنها را ارشاد کنید و راهنمایی نمائید و آنها را در محدوده انقلاب نگهدارید و نگذارید که خدای نکرده منافقین بین جوانان ما نفوذ کند و آنها را منحرف کند و آنها در مقابل نهضتی که متعلق به خود آنهاست از وجود آنها به عنوان سنگر استفده نمایند. برادران و خواهران مبارز مسلمان همیشه پشتیبان امام و رزمندگان اسلام باشید و آنها را پشتیبانی کنید و مایحتاج آنها را برآورده سازید و شما برادران و دوستان عزیز: اگر مرا دوست دارید و به عنوان یک برادر کوچکتر قبول دارید هیچ وقت نگذارید که خون بنده و سایر شهدا پایمال شود. دیگر عرضی ندارم
و اما شما پدر و مادر عزیزم، من همیشه به شما افتخار می کردم که همیشه مرا با تشویق خود در صحنه مبارزه با کفر نگه داشته اید و روح مبارزه را وجودم پرورش دادید، واقعاً افتخار می کنم. پدر و مادر عزیزم، از حقوق ماهیانه خودم به طلبکاران بدهید و مقداری صرف هزینه زندگی شما و همسرم و فرزندم نمائید و مبلغ 3700 ریال به عکاسی کانن بدهکارم و مبلغی به صندوق قرض الحسنه فاطمیه بدهکار می باشم و آن را از حقوق ناچیز بنده بپردازید تا روحم آسوده باشد. شما همسر عزیزم باید مرا ببخشید که نتوانستم برای شما شوهر خوبی باشم و همیشه شما را اذیت کرده بودم. امیدوارم که مرا ببخشید و مرا حلال کنید و از پسرم به خوبی پرستاری کنید و وقتی که بزرگ شد هرجا ظلمی مشاهده کردی یا اسلام را در خطر دیدی، آن را به مبارزه وادار کن و این پیکر بی روح مرا در خرمشهر به امانت به خاک بسپارید و بعد از آزادی کربلا، به کربلا منتقل نمائید.
به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی و ظهور حضرت مهدی
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار
شهيد عبدالحسن سنگورزاده فرزند قاسم در سال 1340 در شهر خرمشهر چشم به جهان گشود و تحصيلات ابتدايي را در آن شهر سپري كرد و تحصيلات راهنمايي را نيز در آنجا به اتمام رساند و در آن دوره از زمان بود كه انقلاب اسلامي حركت خود را شدت بخشيد و شهيد نقش عمدهاي در آن مقطع از زمان ايفاء نمود يك سال در نهاد مقدس جهاد سازندگي خدمت نمود و سپس جهت خدمت به مهاجرين وارد بنياد امور مهاجرين شد .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه