داود زابلی زاده غضنفر آبادی

نــام :
داود
نـام خـانوادگـی :
زابلی زاده غضنفر آبادی
نـام پـدر :
احمد
تـاریخ تـولـد :
1350
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ  وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًاسوره احزاب آیه 22 و 23
سلام علیکم، با سلام و درود بی کران بر مهدی موعود (عج) یگانه منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام امت و با سلام بر سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و با سلام و درود بر همرزمان امام حسین(ع) و با سلام و درود بر شهدای جنگ تحمیلی به خصوص شهدای دیارمان.
به نام آن خدایی که جان می دهد و جان می گیرد. به نام آن خدایی که آسمانها را استوار کرد کوهها را مانند میخ در زمین نهاد و انسانها را از خاک آفرید، از نیستی به هستی آورد آن خدایی که بدون اراده او هیچ برگی از درخت نمی ریزد، بدون اراده او هیچ انسانی نمی میرد. خدایا من بنده خطاکار تو هستم و شکر نعمتهای تو را بجه نیاوردم. مرا بپذیر و از خطاهایم در گذر. خدایا تو می دانی به خاطر تو و رضای تو راهی جبهه شدم، خدایا این جبهه آمدنم را قبول فرما . خدایا به پدر و مادرم صب عطا بفرما و آنها را در این راه یاری نما.
پدر و مادرم سلام علیکم، سلام مرا بپذیرید. سلام فردی که لحظه های حساس عمر خویش را می گذراند و از اینکه نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم معذرت می خواهم از اینکه نتوانستم زحمتهای فراوان شما را جبران نمایم مرا ببخشید و حلالم کنید. پدر و مادرم من کوچکتر از آن هستم که پیامی برای شما بنویسم ولی یک خواهش دارم که حلالم کنید و بعد به دشمنان اسلام بگویید که هیچگاه تن به ذلت نخواهیم داد و آماده هر گونه سختی و مشکلات هستیم و بالاتر از اینکه بخواهید بدن های مارا تکه تکه کنید و جسممان را بسوزانید و جزغاله کنید و از خونمان جوی ها جاری کنید اما ندای حق طلبانه و مظلومانه خویش را به گوش همه خواهیم رساند و انشاءالله پرچم اسلام را که منادی کلمه «به خدا اگر قطعه قطعه ام کنند و بدنم را در آتش بسوزانند و خاکسترم را بر باد دهند باز از جای خاکسترم، لاله خواهد رویید و دوباره پرچمی که بر آن نقش لا اله الا الله و محمد رسول الله است در سراسر جهان به اهتزاز در خواهند آورد و بدانید به جنگ نیامده ام به خاطر غرور و تکبر  نه به خاطر ترس از دوزخ و نه به خاطر راحت و خوب بودن بهشت و نه به خاطر شهید شدن که این همه طرز فکر دیگری است. من فقط به خاطر رضای خدا آمده ام به جنگ و بس ولی شما ای دوستان، ای جوانان اگر در دوران عمرم به شما بد کردم شما به بزرگی خودتان مرا ببخشید و برایم طلب عفو و بخشش نمایید. ای عزیزان من هم مثل سایر جوانان آرزوهایی داشته و دارم و آرزوی زیارت قبر امام حسین (ع)  را بر همه آرزوها مقدم دانسته ام و برای رسیدن به این آرزو کوشش می نمایم. پدر و مادرم دوستان و عزیزانم همه شما را دوست دارم برایم عزیز هستید ولی اسلام از شما مقدم تر است و این دنیا ر ا با تمام آرزوهایم به خاطر خدا و رضای خدا رها می نمایم و برای نصرت دین خدا راهی سرزمین مقدس جبهه می شوم و دیگر عرضی ندارم بجز عفو و بخشش. مرا ببخشید.

بیوگرافی

يكم‌ مهر 1350، در روستاي بدرآباد از توابع شهرستان بم به دنيا آمد. پدرش‌ احمد، كشاورز بود و مادرش فضه ‌نام‌‌‌ داشت. تا اول ‌متوسطه‌ تحصيل ‌نمود، به ‌عنوان بسيجي در جبهه ‌حضور يافت. نوزدهم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است. برادرش محمد نيز به شهادت رسيده است.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1365/10/19
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
شلمچه
عـملیـات :
کربلای5
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *