گوشه ای از وصیت نامه شهید
شما جوانان را فراموش نکنید و امام عزیز را تنها نگذارید و خطر منافقین که بدترین و جنایتکارترین فرقه در جامعه اسلامی بودند را بخاطر داشته باشید همین منافقینی که در زمان علی (ع) توطئه کردند و در آخر یکی از آنها رهبر شیعیان جهان در محراب مسجد شهید کرد.برادران مسئولینی که در نهادها و ارگان ها کار می کنید با ید امروز خون بهشتی ها و رجا ئی ها و دستغیب ها و … پا یمال نشود و مسئولیت را یک امر مهم بدانید .دنیا گذرگا هی است که همه باید از آن بگذریم پس نباید به این گذرگاه دل خوش کرد جهان آخرت را مدنظر داشته باشیم.
شهید عباس عباس آبادی در روستای دور دست در منطقه شاهزاده عباس بنام عباس آباد در سال 1344 متولد شد در خانه ای محقر که با سنگ و گل ساخته شده بود پدرش حسین به شغل کشاورزی و دامداری مشغول بود در همان لحظه تولد عباس در گوش راستش ندا دادند که عباس جان شهادت بده به یگانگی خدا و در مقابل همه کفار و زورگویان از اسلام و قران حمایت کن.روزگار کودکی و دوران تحصیل تا کلاس چهارم ابتدای را در همان عباس آباد گذراند چون آنجا امکان ادامه تحصیل نبود به همراه خانواده به رفسنجان آمد سال اول راهنمایی بود که انقلاب شروع شد و او فعالیت خود را آغاز کرد و به تنهایی به تهران رفت و در تظاهرات شرکت کرد و بوسیله مزدوران کتک سختی خورد مدت 20 روز در بیمارستان اصفهان بستری بود در سن 17 سالگی ازدواج کرد با مراسمی بسیار ساده خیلی زود راهی جبهه شد. مدت چهار سال مرتباً در جبهه حضور داشت سه سال بعداز ازدواج فرزند پسری بنام مسلم را خداوند به آنها مرحمت کرد شهید نسبت به پدر و مادر آنقدر مودب بود که مقابل آنها دو زانو می نشست در آخرین سفر از همه خویشان خداحافظی نمود مثل اینکه شهادت بر او لبخند میزد و عاقبت در کربلای پنج در شلمچه به فیض شهادت نا ئل آمد.
راهش مستدام
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه