بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین اموالهم وانفسهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون و عواغلبه حقا فی تورات وانجیل خداوند از مومنین مال و جانشان را به بهای بهشت بسبب جهادشان خریده است آنان در راه خدا می جنگند و کشته می شوند و این یک وعده که هم در تورات آمده و هم در انجیل و هم در قرآن سوره توبه آیه 11 همانطور که می دانید براساس وظیفه ای که دانستم راهی جبهه های حق علیه باطل شدم جایی که محل دیدار عاشقان با معبود خویش می باشد جایی که مردان با ایمان شناخته می شوند و یاران حسین (ع) بار دیگر با خون خود پیمان وفاداری می بندندمن نیز به امید لطف خداوند کریم و به امید آنکه لطف و رحمتش شامل حالم گردد و مورد عفوش واقع شوم بعد از سالها گوشه نشینی واز جنگ دوربودن راهی جبهه ها شدم و از خداوند می خواهم که به حق مردان مؤمن مرا ببخشد و عفو کند گناهانی که موجب خداوندا در این لحظه که دستم از همه جا کوتاه است در خانه تو رامی زنم و این جان ناقابل را فدای دین تو می کنم خداوندا قبول کن این هدیه کوچک را خدایا گناهانی که نسبت به تو انجام دادم و گناهانی که نسبت به پدر ومادرم انجام داده ام ببخش خدایا حق الناس که برگردنم است ببخش هر چند که شنیده ام حق الناس هیچ کس بخشیده نیست حتی شهید ولی خدایاچه کنم چاره ای ندارم به سوی تو پناه می آورم رحم کن خدا رحم کن بر بدن ضعیف و اما سخنی چند به پدر ومادر و خانواده عزیزم بدانید که آگاهانه پا به این راه گذاشتم و به فرمان امام امت لبیک گفتم با حسین (ع) قسم اگر بعد از من کوچکترین بی صبری از خود نشان بدهید باعث ناراحتی من می شود شما را سفارش می کنم به صبر و تقوای الهی اگر خواستید گریه کنید برای حسین (ع)گریه کنید برای غریبی ومظلومیت حسین گریه کنید چرا که از تمام غمهای دنیا بزرگتر است نکنندکه خدای نکرده کاری کنید که از اجر ثواب خویش بکاهید و فردای قیامت جلوی فاطمه (ع) و مادر شهیدان شرمگین باشید. همه ما روزی باید به زیر این خاکها برویم چه بهتر که با پای خودمان به سوی دیگر مرگ برویم که شرافت مردانه باشد و سعادت واقعی را نصیب خودمان بکنیم از اول تاریخ هزاران انسان پیر و جوان مردند با هزاران حادثه کدامیک از آنها نامی از خود بجای گذاشتند الان آنها بیش خدا سرافرازند که از جان خود گذشتند فرقی نمی کند برای خدا مریضی یا سالم کیست هر دو هر لحظه امکان مرگشان است پس بدانید که هر وقت که مرگ آدم برسد می میرد نگویید که اگر نمی رفت نمی مرد افتخار کنید که جوان پرورش داده اید که باری اسلام خدمت کرد و جانش را در این راه فدا نمود برایم دعا کنید و از خداوند طلب آمرزش مرا بخواهید که خداوند گناهان بزرگم را ببخشد از پدر بزرگم طلب بخشش می کنم پدرجان عفوکن که چاره از دستم کوتاه است پدرجان اگر مرا نبخشی چگونه فردای قیامت جلوی دیگرشهیدان سربلند کنم پدر بزرگوار که بدیهای مرا با بزرگواری پاسخ دادی اکنون مرا از حقی که بر من داشتی و من عمل نکردم عفو کن پدرجان خودت را از اینهایی که بفکر دنیا هستند دور کن و همیشه خدا را در نظر داشته باشی . و تو ای مادر عزیزم ای کسیکه حق مادری را بر من تمام کردی و آنچنان مقامی در نزد خداوند برای خودت ایجاد کردی که خیلی از مادران واقعی از آن مقام آجز هستند ای مادر بزرگوار سفارش می کنم به صبر تقوا نکند که خدای نکرده با یک حرف از اجر خودت بکاهی بدان که داغ پسر دیدن خیلی سخت است واگر صبر کنی جایگاهت خیلی والاست از شما می خواهم که هر چه گناه نسبت به مقام شما انجام داده ام ببخشید . و اما ای خواهر بزرگوار چقدر
محمدعلی، یكم مردادماه سال 1343 در روستای قلعهعسكر از توابع شهرستان بردسیر متولد شد. پدرش حبیبالله، در شرکت ذغالسنگ شاغل بود و مادرش بهجت نام داشت. او تا سال چهارم متوسطه درس خواند. كارمند جنگلداری بود که به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
محمدعلی چهارم دیماه سال 1365 در عملیات کربلای چهار در خرمشهر بر اثر اصابت تركش به شهادت رسید.
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه