محمد رحمانی دهنوی

بسمه تعالی

خداوندا از اینکه به من توانایی دادی و بر من منت گذاردی که سعادت رفتن در راه تو را داشته باشم تا به اسلام و امام امت خدمت کنم و اگر ان شاءالله امام زمان (عج) قبول فرماید سرباز او باشم شکرگذارم. خدایا میدانی که زیاد گناه و معصیت کرده ام اما کرم و لطف تو بسیار است که امیدوارم مرا عفو کنی و از گناهانم درگذری.

یا مهدی (عج) تو را به جان مادر پهلو شکسته ات قسم میدهم کمک کنی که هرچه زودتر رزمندگان اسلام پیروز بشوند . دشمن با فکر شیطانی خود تصمیم داشت که با یورش به سرزمین اسلامیمان خاک ما را تصرف کند اما بی خبر از اینکه ایران اسلامی با داشتن ارتشی بیست میلیونی که همه سرباز امام زمان هستند و همه جان به کف آماده دفاع و شهادت مقابل آنان چون شیر می ایستند و می جنگند تا پیروز شوند یا شهید که در هر صورت پیروزند تا بحال این جنگ تحمیلی شهداء و مجروحین و معلولین و اسیران بسیاری بجا گذاشته است که هدف این عزیزان حفاظت از حرمت اسلام بوده است و ما برای حفظ خون این شهداء و برای ادامه راه مقدس شهداء بزرگوار باید جای آنها را در جبهه ها پر کنیم . باید سخن رهبر عزیزمان را با دل و جان گوش فرا دهیم و رهبری که راه ائمه و پیامبران الهی را دنبال می کند و دلسوز ملت است به گفته امام وحدت داشته باشیم ، وحدتی استوار و محکم که هیچ دشمنی چه خارجی و چه داخلی نتواند در امر مقدس شهداء که همانا دفاع از اسلام است رخنه کنند و بخواهند افکار شیطانی خودشان را عملی کنند. بنابراین ما هم باید انشاءالله وحدت اسلامیمان را حفظ کنیم.

و ای پدر و مادر عزیزم قبل از هر چیز اول امیدوارم مرا حلال کنید و امیدوارم موفق و پیروز باشید وانشاءالله خداوند به شما صبر عظیم عنایت فرماید و ناراحت نباشید از اینکه تنها پسرتان را در راه خدا داده اید و باید افتخار کنید که من راهی را انتخاب کرده ام و رفته ام که شهداء زیادی رفتند و همچنین راهی است که امام حسین (ع) 72 تن از بهترین اصحابش در این راه شهید شده اند و راهی است که همه امامان و معصومین رفته اند . پس چنین راه مقدس را باید پیمود و از شماها تقاضا دارم که بر سر مزارم گریه نکنید بلکه برای امام حسین (ع) و اولاد و اصحابش بگریید که مظلومانه بر دست کافران به شهادت رسیدند.

چند کلمه با دوستان و آشنایان و برادرم عمومی نخوانید:

اولا امیدوارم مرا حلال کنید و اگر حرفی گفته ام یا کاری کرده ام که باعث آزردگی خاطر و ناراحتی شما شده است ، انشاءالله که مرا ببخشید و از شماها می خواهم گوش بفرمان امام باشید و هر وقت فرمان جهاد دادند با گوش و جان بشنوید که طبق گفته امیر مؤمنان علی (ع)که می فرمایند (ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحا الله لخاصه اولیاء)جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند آنرا بر روی مؤمنین خاص خود می گشاید و از طرف دیگر قرآن کریم می فرماید: و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه : باید بجنگیم تا پیروز شویم و مباداد جبهه ها را خالی بگذاریم و الحمدالله همیشه پر بوده است و از تو ای برادرم می خواهم که اسلحه که از دست من افتاده بردارید و جای مرا پر کنید و بر امید پیروزی رزمندگان اسلام انشاءالله موفق باشید. امیدوارم حلالم کنید یا زیارت یا شهادت .

خدایا خدایا تا انقلاب اسلامی خمینی را نگهدار

دوازدهم آذر 1350، در روستای قنات‌البشر سربنان از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد. پدرش علی، کارگر شرکت ذغالسنگ بود و مادرش زهرا نام داشت. تا دوم راهنمایی درس‌خواند، به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم‌ دی 1365، در ام‌الرصاص عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منطقه به جاماند و پس از تفحص سال 1368، درگلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

وی در خانواده ای شریف و متدین قدم به ضیافت وجود نهاد و به اندازه چهارده بهار دل انگیز ، خاکیان را تسلی بخشید و آنگاه با کوله باری از آویزه های نور و نیایش در جوار ابدیت جای گرفت. او به منظور دفاع از حریم ره آوردهای نظام مقدس اسلامی، تحصیل علم را کنار گذاشته و به عنوان بسیجی دلاور به جبهه عزیمت نمود و خالصانه با کوردلان کافر مقابله کرد.

انسانی متعهد بود و سربلندی و والامنشی خاصی داشت و در همه امور ائمه معصوم را سرمشق خویش قرار می داد. اخلاقی نیکو داشت و به پدر و مادر محترم خویش ، دوستان و آشنایان احترام می گذاشت و با مهربانی برخورد می کرد.

پدرش علی و مادرش زهرا نام داشت. تحصیلات خود را تا دوم راهنمایی ادامه داد. از طریق بسیج به جبهه اعزام شد. سرانجام در عملیات کربلای 4 در منطقه عملیاتی […] مفقودالاثر گردید. پیکر مطهرش بعد از دو سال پیدا شد.

مدفن او در گلزارشهدای سربنان زرند (قنات البشر) واقع است. او از خود تعدادی دست نوشته و عکس هایی بر جای گذاشته است.

زنده یاد با فرجامی خونبار خاک تیره را به مقصد روشن افلاک ترک گفت و با کارنامه ای آفتابی به سلسله سپیداران ملحق شد . وی در چهارمین روز از دی ماه 1365 با جمعی ازدوستان موافق به کاروان سپیده پیوست و از غم و شادی و ضیق و فراخی این جهان بازیگر در امان آمد.

یاد و نام آفتاب آینه وش فرخنده باد.