عبدالرضا اسدی

نــام :
عبدالرضا
نـام خـانوادگـی :
اسدی
نـام پـدر :
علی اکبر
تـاریخ تـولـد :
1345
مـحل تـولـد :
سـن :
سـال
دیـن و مـذهب :
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده گان هستند که نزد خدایشان روزی می خورند.
به نام خداوند در هم کوبنده ظلم و ستم و با یاد شهیدان کربلای حسین و کربلای ایران  و نام ناظر تمام صحنهئهای جنگ وصیت نامه خود را آغاز می کنم.
مادر و پدر و خواهران و برادران عزیزاگر که به خواست خدا(انشاالله) من سعادت ابن فریضه الهی را داشته باشم و شهید شدم این وصیت نامه را تحت عنوان وصیتی که به شما کرده ام بپذیرید. امت همیشه در صحنه و مسلمان وصیت من به شما این است که دست از خدا و دست از دین ، قرآن و امام بر ندارید و نگذارید امام تنها بماند . امیدوارم که موفق باشید و اما ای مادر اگر که شهید شدم برایم گریه و زاری نکنید و خوشحال باشیدوشما خوشحال باشید که توانستید امانتی که در دستتان بوده است به سلامت تحویل خدا بدهید با گریه و زاری چیزی از پیش نمی رود باید صبور و استوارباشی و شکیبایی داشته باشی. درست که برای یک مادر داغ پسر بی تحمل است ولی برای پسری که هرگز گوش به حرفت نمی کرد و تو را اذیت می کرد چرا گریه کنی بلکه باید شاد و خوشحال باشی. اگر من شهید شده جنازه من را به خانوک بیاورید و کنار قبر اکبر حسن پور دفن کنید و خواهرانم بتول و فاطمه شما هم در پشت جبهه می توانید برای خدا کار کنید . پشت جبه را تقویت کنید و اما حبیب تو با درس خواندن می توانی مشت محکمی به دهان یاوه گویان و ابرقدرتها بزنی و ای محمد تو در کارگاه با حاضر شدن در سر کار می توانی چرخ مملکت را به راه بیندازی و با این کار به دشمن آسیب برسانی و اما حسین و حسن شما و ای پاسداران می توانید با پاسداری از اسلام و دین و قرآن و امام ، دین خود را به این انقلاب ادا کنید امیدوارم که پرحرفی نکرده باشم دیگر عرضی ندارم و در همین جا رفع مزاحمت می کنم. خدانگهدار
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند در هم کوبنده ظلم و ستم و با یاد شهیدان کربلای حسین و کربلای ایران و به نام تمام صحنه های جنگ حق علیه باطل وصیت نامه خود را آغاز می کنم. مادر و پدر و خواهران و برادرانم ار من (انشاالله) شهید شدم شما هیج ناراحت نشوید و از اینکه من شهید شدم اشک نریزید و بلکه خوشحال شوید که فرزندتان به فساد و گمراهی کشانیده نشده بلکه ایمان و وجدان آن جز اسلام هیچ چیز را قبول نکرده. مادر و پدر عزیزم من یک امانت در دست شما بیش نبودم و باید خوشحال باشید که توانستید امانت خداوند را صحیح و سالم بدست خدا برگرداندید من که کسی نیستم  که شما برایم گریه کنید چون نمی توانستم برای جامعه مفید باشم ولی شاید شهادتم کمکی به انقلاب کرده باشد و شاید خونم آبی در پای درخت پر میوه اسلام باشد.
وصیت من به شما پدر و مادر و همچنین خواهران و برادرانم این است که راه شهیدان را ادامه دهید و از دستورات اسلام و پیامهای امام گونه رهبر کبیر انقلاب سرپیچی نکنید و به دستورات امام احترام بگذارید و پیام من به مردم همیشه در صحنه ایران این است که امام را همیشه و همه جا معرفی کنند و مردمی که در خواب هستند  باشد که تعریفاتی که از امام می شود کمی رو به اسلام بیاورند و شاید از شرک پاک شوند.و از شما ملت ایران می خواهم که اطلاعات 36 میلیون نفری که امام امت فرمودند حتما تشکیل دهند و روی این مساله زیاد تکیه کنند که امام فرمودند که ما باید همه ساواکی باشیم نه ساواکی زمان طاغوت بلکه ساواکی که کارهای منافقان را اطلاع می دهیم . ای مردم باید از هر کلمه حرف امام برداشتهای خوب زیادی بردارید از شما می خواهم که همیشه رزمندگان اسلام را تشویق کنید تا این رزم آوران و این جان بر کفهای انقلاب روحیه ای پیدا کنند تا بتوانند در راه انقلاب بجنگند و هر چه زودتر پیروز شوند. از شما می خواهم که تا می توانید کمک مالی زیادی به خانواده های مستضعفان و رزمندگان اسلام بکنید به امید پیروزی اسلام.
روزی که جنازه من را به کرمان آوردند شما جنازه من را به زرند بیاورید و آنجا تشییع کنید چونکه خیلی دوست در زرند دارم و بعد از زرند به خانوک بیاورید و پس از تشییع جنازه، جنازه من را کنار قبر برادر بزرگوارم اکبر حسن پور به خاک بسپارید چونکه هر وقت سر قبر من می آیید یادی از شهیدان دیگر که در آنجا بخاک سپرده شده اند بکنید و هر وقت سر قبر شهید محمود و علی اسدی یا علیرضا عربنژاد و حسین اسدی می آیید یادی از من بکنید دیگر عرضی ندارم جز سلامتی رهبر کبیر. انقلاب اسلامی امام خمینی و سلامتی شما خدانگهدار
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار.از پیش پای ملت منافقین را بردار

بیوگرافی

نهم ‌فروردين‌ 1345، در روستاي‌ خانوك از توابع شهرستان ‌زرند به ‌دنيا آمد. پدرش ‌علي‌‌اكبر، ذاكر اهل ‌بيت بود و مادرش‌ حور‌النساء نام‌ داشت. تا پايان ‌مقطع ‌راهنمايي درس‌خواند، به‌‌عنوان بسيجي‌در جبهه ‌حضور يافت. دوم ‌‌خرداد 1361، در خرمشهر بر اثر انفجار مين به‌‌شهادت‌رسيد. مزار وي درگلزار شهداي زادگاهش واقع است. برادرش حسن نيز به شهادت رسيد. نام مستعار او رضا بود.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1361/03/02
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
کوشک
عـملیـات :
بیت المقدس
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
ردیـف :
شـماره :

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *