علی محسن بیگی طغرالجردی

وصیتنامه

ای تاریخ نویسان بدانید و بنویسید که هدفمان گرفتن چند وجب خاک نبوده ، بلکه با دیدی آگاهانه و بصیرتی کامل برای استمرار ولایت فقیه قدم برداشته ایم  اگر جز این را ننویسید والله به خونمان خیانت کرده اید.
9-60-61-62-63-64-65

خدایا برای چهارمین بار وصیتنامه ام را تعویض می کنم. پنج سال از جنگ تحمیلی می گذرد در چندین عملیات شرکت داشته ام ولی تابحال شهادت در راهت را نصیبم نکردی! البته می دانم تا بحال لیاقت شهادت را نداشتم و در این مدت چند سال که از جنگ می گذرد چندین تن از بهترین دوستانم در کنارم به شهادت رسیدند، خدا کمک کن که لیاقت شهادت در راهت را پیدا کنم و دوست دارم که این آخرین وصیتنامه ام باشد و در کنار دوستانم قرار گیرم. خداوندا به نام تو آغاز می کنم به نام تو که همه چیز از تو، زندگیم و بود و نبودم و رفتنم ، یادم، جانم، معبود، مقصودم و امیدم معشوقم فقط برای تو و رضای توست.
خدایا دیگر دنیا برایم تنگ شده است و وجودم را احاطه کرده است و مرا مانند قفس در بر گرفته است و به همه چیز پشت پا زده ام و به تو روی آورده ام. خداوندا می دانی که چقدر خوشحال از انم مانند کبوتری پربگشایم و از فراز کوچه پرواز میکنم و به دیدارت می شتابم و تنها امیدم تویی خدایا با نام و یاد تو به جبهه آمده ام و آماده حمله بر پساه کافرم نه برای انتقام بلکه به منظور احیای دینم تداوم و امنیت و امنیت میهنم و سلامتی و خوشنودی رهبرم ادامه دهنده راه شهدا اسلحه به دست گرفته و پا در چکه می کنم و لباس رزم می پوشم و از خدا یاری می طلبم و از او می خواهم هدایتم کند و سلاحم را برنده و کوبنده همچون شمشیر ؟؟؟ بر قلب دشمن و استقامتم را در مقابل دشمن همچون میثم ساز که اگر زبانم را از پشبت بیرون بیاورند دست از دینم و انقلابم و امامم برندارم. اکنون می رویم تا به یاری خداوند به رهبری آقا امام زمان مهدی موعود (عج) پرچم لا اله الا الله محمدا رسول الله بر فراز کاخ سفید و سرخ و تمام بلاد غیر مسلمان برفرازیم. اکنون می رویم تا بیاری خدا تا به این هدف مقدسم نائل نگردم دست از مبارزه برنخواهم داشت و اگر خداوند لطفی بر این بنده حقیر و ناتوانش داشته فوز عظیم شهادت را در این راه مقدس نصیبم کرد که چه سعادت و افتخاری بالاتر از آن و آن هنگام که از پیوستن قطره های ناچیز خون سرخم به دریای بیکران خون شهدا راهگشای عبور کشتیهای صدور انقلاب اسلامی این ثمره جوشش خون هزاران شهید معلول و مجروح یا دیگر محرومان جوامع بشری خواهد بود و آنزمان است که این مسئولیت سنگین از دوشم برداشته خواهد شد و آن موقع است که باعث سرافرازی اسلام خواهم بود و شما ای امت حزب الله و شهید پرور بدانید که هدفم احیاء دینم و انقلابم و خشنودی امامم بود.

و من در این راه با آگاهی کامل قدم گذاشته ام و تا آخرین نفس این راه را که همان راه مولایم امام حسین (ع) است ادامه خواهم داد و بدانید که ناآگاهانه در این راه قدم نگذاشته ام. و روی این صحبتم خیی تأکید می کنم که دشمنان اسلام و منافقین و آن کسانی که به هر غرضی از هر سو بخواهند به این انقلاب لطمه بزنند – بدانید که این شهیدان بدون هدف به شهادت رسیده اند و باز می گویم که هدفم همان رضای معبود است و ای از خدا بیخبران فکر نکنید من برای بدست آوردن مقامی یا بلند کردن نامی و … و بدست آوردن عوامل مادی باین مکان مقدس که مخصوص اولیاءالله است آمده ام.

اُف بر شما – اگر چنین فکر به ذهنتان خطور کند و ای کسانی که خودتون را در لباس حزب اللهی جا زده  اید و بهر طریقی باین انقلاب لطمه بزنید باعث نارضایی امت حزب الله می شوید و به این وسیله می خواهید که اسلام را لکه دار کنید و اسلام لکه بردار نیست بدانید که در آینده نزدیکی حجابها کنار خواهد رفت و در آن موقع است که رسوا خواهید شد همانطور که دوستانتان امثال بنی صدرها و غیره رسوا شده اند و اما ای خانواده ها شهدا که بحق چشم چراغ امت حزب الله هستید، وصیتی نمی توانم به شما داشته باشم واقعا شما حق خود را به اسلام و انقلاب با فرستادن نور چشمانتان به جبهه ادا کردید و باعث سرفرازی اسلام شدید مبادا خون شهیدانتان را بی ارج و ضایع بکنید چن هدف شهدا این وسایل پوچ مادی نبود که بعضی آگاهانه یا ناآگاهانه سوء استفاده می کنند و به خون شهدا خیانت می کنند. و اجر آنها را از بین می برند هدفشان بالاتر از اینها بود و هست و آن برقراری پرچم اسلام در تمام بلاد است و اما شما ای ملت رنجدیده و ای ملت شهیدپرور اگر دوست دارید اسلام باقی بماند و اگر می خواهید اسلام این درخت نونهال به اوج کمال خود برسد و اگر می خواهید سفره حق و عدالت در تمام زمین پهن گردد و اگر می خواهید برای همیشه سرافراز و سربلند باقی بمانید و در نزد ائمه معصومین روسفید باشید و اگر می خواهید این اسلام عزیز از دسترسی در امان بماند و از تمام آفات و سموم بدور نباشد دست به دست هم بدهید و متحد باشید و مردانه باشید و استقامت کنید و در تمام صحنه ها حضور داشته باشید و امام را تنها بگذارید از ولایت فقیه پیروی کنید فرمان امام را لبیک بگویید دشمنان اسلام را نابود کنید و دانسته بشاید اگر این کار کردید اسلام برای همیشه زنده خواهد ماند و اما شما ای مادر عزیزم می دانم که چه شبها نخوابیده ای و چه غمها و سختیها و زحمتها نکشیده اید و چه جداییهایی را تحمل نکردی و غصه ها نخوردی و بدان که همه سختیهایی که چشیده اید بدون جواب نخواهد ماند و خداوند تبارک و تعالی در آخرت اجر و پاداش عظیم اعطا خواهد کرد چرا که افتخار کن چنین فرزنید تربیت کردید و در خدمت اسلام قرار دادید تا حافظ و عقیده امامش و امتش باشد و این را هم بدانید که من امانتی از سوی خدا بودم در دست شما. خداوند هر موقع که اراده کند و آن امانت که کمال خود رسیده باشد و بوسیله تربیت و هدایت شما او را از شما خواهد گرفت و من از شما نبودم و چه افتخاری از این بالاتر که امانتش را در جبهه ای که همه چیز از اوست و همه کارها برای رسیدن به اوست مبادا در مرگ سرم گریه و زاری کنید من نمی گویم گریه نکنید گریه بر مظلومیت امام حسین (ع) و زینب کبری علی اصغر و علی اکبر ابالفضل و شهدای هفتاد و دو تن حزب جمهوری و تمام شهدای اسلام چه قبل از تاریخ و چه بعد از تاریخ گریه کنید. گریه نکنید برای شهید شدن من و باعث شادی دشمنان اسلام و انقلاب و منافقین کوردل و ساده لوحان نشوید که این مزدوران دنبال نقطه ضعفی می گردند تا بدین وسیله اسلام و روحانیت در خط امام را بکوبند و تو ای مادرم تو با این عملت به دشمنان اسلام و کوردلان نشان دهید که نه تنها سست نمی شوم بلکه راه او را ادامه می دهم و فرزندان دیگر را هم به جبهه خودم می فرستم.

زندگینامه شهید معظم علی محسن  بیگی

یکم شهریور 1346 درروستای طغرالجرد ازتوابع شهرستان زرندچشم به جهان گشود پدرش رمضان ومادرش فاطمه نام داشت دانشجوی مقطع کارشناسی بود به عنوان بسیجی درجبهه حضوریافت دوازدهم خرداد 1365 دراسلام غرب براثرسانحه تصادف به شهادت رسید مزاروی درگلزارشهدای پابدانای زرند واقع است