محمدحسین عدالتخواه

نــام :
محمدحسین
نـام خـانوادگـی :
عدالتخواه
نـام پـدر :
ماشا الله
تـاریخ تـولـد :
1348/01/01
مـحل تـولـد :
شهر گلباف از توابع شهرستان کرمان
سـن :
19 سـال
دیـن و مـذهب :
اسلام ، شیعه
شرح شهادت
وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا ابی القاسم محمد (ص) الذین امنو و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون.اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله اشهد ان علیا امیرالمومنین ولی الله خداوند را به مناسبت لطف و کرمش و عنایات مخصوصش به بشر ضعیف و انسان نیازمند در ابتدای وصیت نامه ام شکر می کنم.حمد و ستایش شایسته خدای مهربانی است که انسان را آفرید و انبیاء و اولیاء را واسطه هدایت بندگان خود گردانید و درود و سلام بر خاتم الانبیاء و وصی او علی مرتضی و خاندان او که پیشوایان هدایت و سالار و سرور بشریتند و با آرزوی صبر و اجر جهت خانواده های معظم شهدای اسلام. من اگر تنم بر خاک افتد خون و جراحت به بدنم هزاران شکوفه زند گام هایم همه از راه خسته شوند اگر غلت بر خاک و سنگ قتلگاه زنم و از درد و جراحت چشم بر هم نهم دائم زیر مشت و لگدهای کثیفان از درد بر خود پیچمداغ حسرت یک آه را بر دلشان خواهم گذاشت چون که در مکتبم اسلام ،مردن در خون یک افتخار است مردن بدون آه،مردن با لبی خندان این قانون اسلام است و تنها شما مزدوران باید شاهد مرگم باشید و اگر صدائی از من شنیده شود آن بانگ الله اکبر است که اندامتان را خواهد لرزاند. ما دیر گاهی است که با الله پیمان بسته ام دیر گاهی است که عاشقانه سر بر تیغ شما سائیده ام سالها است که بی پروا بر مرگ آغوش گوشوده ام و اگر خونم را ریزی بر خاک و سنگ کشور اسلامیم پیمان جاودانه عشق را ثبت خواهم کرد. ور دفتر ایام زمان این شهادت را با حماسه می آویزم ای مزدوران عراقی از مرگ من شاد نباشید زیرا عشق من بالاتر از پول شما ،مرگم شریفتر از زندگیت و روحم عزیزتر از جسمت ،خونم گویا تر از تیرت و سرخ تر از جام شرابت ،بانگم برنده تر از هر سلاح و رساتر از هر صدایی توپ و مشت من سخت تر از قلب توست.آری ای مزدوران این تنها پیام من به شما نیست بلکه فریاد هزاران رزمنده اسلام است.و اما شما ای مردم شجاع ایران خداوند شما را برای یاری اسلام حفظ کند شما که همیشه در صحنه نبرد بودید و همیشه سرافراز بودید از خداوند غافل مشوید که در اینصورت شیطان در شما نفوذ خواهد کرد و خدائی نا کرده عنایت خداوند از شما سلب شود.و اما ای مردم قهرمان و شهید پرور کرمان ای کسانی که جوان دادید مجروح دادید خون دادید و مال و زندگی خود را در راه اسلام دادید بدانید خداوند به شما عنایت دارد.از شما می خواهم که هیچگاه صحنه را ترک نکنید و همچون یاران امام حسین نباشید که صدها نامه به او دادند ولی وقت عمل که رسید همه خود را کنار کشیدند بجز 72 نفر از بهترین کسان.پس از شما می خواهم که همچون حر باشید که آن ادامه جنگ کرد و لقای عشق خویش را با الله انتخاب کرد و بر این عشق و معشوق افتخار کرد و از شما خواهش دیگری دارم این است که صلاح شهیدان را به دست بگیرید و نگذارید صلاح من از دست بیافتد و دشمنان اسلام شاد شوند زیرا این خون شهیدان است این خون برادران رزمنده ی در سنگر است که بر فضا پرتاب می شود و آزادی و استقلال ملتی را صلا می دهد و جمهوری اسلامی را فریاد می کشد و شعله ی انقلاب را بر بالای مرتفع ترین قله ها پرتو افشان می سازد گویی عاشورا است و امام حسین (ع) خون فرزند شهیدش را به آسمان پرتاب می کند و خدا را بر این همه سفاکی و ظلم و وحشیگری شاهد می گیرد.پس از امت حزی الله می خواهم که جبهه ها را خالی نگذارید و آنها را گرم نگه دارید و از کسانیکه از جبهه می آیند اوضاع و احوال جبهه را بپرسید..خودتان حرکت کنید تا در قیامت نزد شهداء و امام حسین (ع) رو سفید و سرافراز باشیدو مطلب بعدی را که باید تذکر بدهم مربوط به اطاعت از ولی امر است.از شما می خواهم که از امام امت اطاعت کنید زیرا اگر مرد خدا نبود سعادتی برای من و شما نبود این ابر مردی که انسان ها را آگاه کرد پس بر شما لازم  و واجب است که از رهبر خود اطاعت کنید و سخنان او را سرمشق زندگی خود کنید.درخواست دیگری که از همه افراد دارم این است که از یاد خداوند متعال غافل نشوید زیرا خداوند است که ما را یاری می کند و بقول امام این یکدست غیبی است همراه ما و این را حفظش بکنید و فقط به این که است خدمتتان خالص شود و برای خداوند تبارک و تعالی باشد.همانطور که امام فرمود باید خدمت شما و کار شما از روی اخلاص و نیت باشد تا خداوند به شما عنایت کند و پیروزی و لطفش را نصیب ما گرداند.و اما ای پدر و مادرم واقعا باید از شما شرمنده و خجالت زده باشم زیرا که برای من زحمت و زجر زیادی کشیدید و باید بدانید من از روی هوای نفس به جبهه نرفتم بلکه اول بر هوای نفس خویش تا حدی غالب شدم بعد به لطف خداوند به جبهه رفتم پس در درجه اول از شما می خواهم که در از دست دادن فرزندتان خوشحال و صبور باشید زیرا که خداوند می فرماید ان الله مع الصابرین. و یک تقاضا و وصیتی دیگری به تمام مردم کرمان دارم این است که تنها به خواندن وصیت نامه های شهداء و گریه کردن برای آنها اکتفا نکنید و فقط هفتم و چهلم و سالگرد نگیرید شما بیندیشید که آن شهید به چه راهی رفته و چه وصیتی کرده استو به وصیت نامه ها عمل کنید زیرا که امام امت فرموده است این وصیت نامه ها انسان را می لرزاند و بیدار می کند و خواندن وصیت نامه بهتر از هفتاد سال عبادت است و وصیت دیگری که به پدر و مادرم دارم این است که برای من گریه و زاری نکنید و برای من لباس سیاه نپوشید زیرا من به عقیده پاک خود به جبهه رفته بودم و تا آنجائی که توانستم در راه اسلام عزیز فداکاری کردم و بر علیه دشمنان مکتب اسلام جنگیدم.اگر می خواهید برای من عزاداری کنید برای مولای من معشوق من آقایمان امام حسین (ع) عزاداری کنید زیرا او بود که ما را آگاه کرد و درس استقامت و شهادت را به ما آموخت او بود که اسلام را به ما شناساند پس می خواهم از شما که برای سرور آزادگان حسین بن علی (ع) گریه و شیون کنید زیرا که در آن زمان کسی نبود که برای امام حسین شیون و عزاداری کند و درخواست دیگری که دارم در مورد دادن سفره و یا خوبی است که از شما می خواهم که به نام من سفره ندهید زیرا شما باید تمام کارهایتان برای رضای خدا و امام حسین (ع) باشد در نتیجه اگر می خواهید سفره دهید به نام امام حسین (ع) بدهید زیرا در آن زمان حتی کسی نبود برای امام حسین و یاران باوفای ایشان اعمال را بجا آورد.
وصیت دیگر مربوط به استادان عزیزم و همکلاسان عزیزم است.
امیدوارم که شما بهترین استادان و معلمان من در حقیقت بفرموده امام شغل انبیاست مرا عفو کنید و ببخشید زیرا شما مثل پدر بر من دلسوز بودید امیدوارم که اجر این همه زحمت را در دنیا و آخرت از خداوند منان دریافت کنید و اما همکلاسی های عزیزم شما که همچون برادر بر من بودید و همیشه یار و مددکار من بودید از شما می خواهم که به صحبت های معلمان عزیزتان این پیامبران زمان گوش فرا دهید و از شما می خواهم که هر گونه بدی از من دیدید مرا ببخشید زیرا شما حق بر گردن من دارید امیدوارم که شما دانش آموزان این کشور بتوانید مخلصانه برای این کشور و اسلام خدمت کنید و اجر عظیمی از خداوند دریافت کنید و مشت محکمی بر دهان دشمنان اسلام بزنید و آخرین وصیت من مربوط به برادران و خواهر عزیزم هست.شما که همیشه در کنار من بودید و هر گاه اشتباهی از من سر می زد شما بودید که مرا راهنمایی می کردید بخصوص برادر بزرگم و خواهر عزیزم که واقعا برای من استاد بودند و همچون یک معلم بعد از پدر و مادر مرا راهنمایی می کردید امیدورام که شماها در نزد پروردگار اجر عظیمی دریافت کنید.خواهر عزیزم که همیشه مواظب حرکات من بودید بدان که امروز بقول امام روز امتحان الهی است پس باید در این روزها تلاش بیشتری از خودتان نشان دهید و امیدوارم که تو خواهر عزیزم این همه رنج برای من کشیدی در نزد خداوند مورد قبول واقع شود و اجر عظیمی دریافت کنید و همنشین خواهر مولایمان حسین بن علی (ع) حضرت زینب شوی و از تو می خواهم هرگز برای من گریه و شیون نکنی همچون زینب صبر کن و بر مرگ برادرت افتخار کن زیرا که زینب به شهادت برادرش افتخار کرده و صبر کرد و بدین وسیله مشت محکمی بر دهان یزید زد و درخواست دیگری که دارم این است که حجاب را کاملا رعایت کنی زیرا حجاب تو کوبنده تر از خون من شهید است و از برادران عزیزم می خواهم که هرگز از یاد خداوند غافل نشوید که همانا یاد خدا باعث آرامش دلهاست وصیت دیگری ندارم جز اینکه به وصیت و درخواست های من عمل کنید و راضی باشید به رضای خداوند و صبر را از خداوند متعال درخواست کنید.السلام علیکم و رحمژ الله و برکاته

بیوگرافی

محمدحسین، در اولین روز بهار سال 1348 در شهر گلباف از توابع شهرستان کرمان به دنیا آمد. پدرش ماشاءالله فرش‌فروش بود و مادرش طلعت نام داشت. بُعد مسافت از گلباف و کرمان تا خرمشهر مانع رفتن این جوان به جبهه نبود. محمدحسین تا سطح سیکل درس خواند و سپس راهی مناطق عملیاتی در دفاع مقدس شد. به خاطر توانمندی‌هایی که داشت به جانشینی گردان 411 مفتخر شد.
او سوم مردادماه سال 1367 در خرمشهر به شهادت رسید.

جـزئیات شـهادت

تـاریخ شـهادت :
1367/05/03
کـشور شـهادت :
مـحل شـهادت :
جاده خرمشهر
عـملیـات :
نـحوه شـهادت :

اطـلاعات مـزار

مـحل مـزار :
گلزار شهدای کرمان
وضـعیت پـیکر :
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
قـطعـه :
2
ردیـف :
8
شـماره :
12

تصویرمـزار

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *