بسم الله الرحمن الر حیم
ان الله اشتری من المو منین اموا لهم و انفسهم بان لهم الجنه
شهادت سعادتی است که نصیب هر شخص نمی شو د .آری شهادت ارزشی است که هر شخص
آرزویش را در دل دارد ولی آیا با دست خالی می توان به این آرزو رسید ؟آیا با در یایی ازگناه
می توان به این ارزش و الا دست یا فت .هرگز ،هر گز می دا نم که انسان گناهکاری همچون
من که حتی تک تک کلمه های حرفی را که بر زبان جار ی می کند گناه است به این سعادت نائل نمی شود
پس ای خدای من از تو می خواهم که مرا ببخش که نتوا نسته ام کار نیک انجام دهم و نتوا نستم خد متی
چه کو چک و چه بزرگ برای تو و در راه رضای تو انجام دهم وای خدا مرا ببخش و بیا مرز که تمام عمرم
را با گناه سر کر ده ام مرا ببخش و یاری ده تا بتوا نم پس از این تا و قتی که زنده ام تا چند روزی
که از عمرم با قی است در خد مت تو با شم و دشمنان تو را بکو بم و کار ی انجام دهم که رضای تو در آن
با شد که مقداری از گنا هان و مقداری از دریای بیکران گنا هکاری چون من بخشیده شود و راهی با شد
که بتوا نم یاران تو را یاری دهم همین سعادتی است بزرگ برای من و اگر در راه یار ی کردن
یارانت شهادت هم نصیب گشت دیگر بالاترین سعادت است اگربه شهادت رسیدم چند وصیتی دارم
که به این شر ح بیان می کنم :اول برای پدر و مادر م :ای پدر و مادر عزیز مرا ببخشید که از
فرما نتان سر پیچی کردم و با شما تندی نمودم و شما را نارحت کردم .ای پدر و مادر گرامی
عا جزا نه ازشما طلب پوزش می کنم زیرا نتوا نسته ام جوا بگوی مشقت های شما با شم
و نتوا نسته ام حتی ذره ای از ز حمت ها یی که برای شما کشیده اید جبران می کنم و نتوا نستم
برای شما فرزند لایقی با شم این سخن را به یاد دا شته با شید که اگر سعادت و شهادت نصیب
فرزند تان گر دید هرگز در مرگ من غم و انوده به خود راه ندهید و خو شحال با شید که
توا نسته اید اما نتی را که ازخدا گر فته اید به طور شا یسته پس دهید .در مرگ من صبور با شید
زیرا خدا با صا بران اسن و از شما می خوا هم که این حر ف امام را همیشه به یاد داشته با شید
که فر مودند جنگ جنگ است و عزت و شر ف ما در گرو همین مبا رزات است پس با ید مبارزه کرد
پیام من به مردم شهید پر ور و همشهر یان گرا می این است :ای همشهر یان جان بر کف و شجا ع
من مطمئن هستم که شما راه شهیدان را دنبال خوا هید کرد و فقط یک چیز را بگو یم که تکراری
هم می با شد و ان این است با درون و نفس خو یش مبارزه کنید و آن را سخت در تسلط خو یش
قراردهید و در راه رسیدن به الله بکو شید و جهاد نما ئید که والا ترین جهاد همین جهاد است
و از شما ا
مت شهید پرور م یخوا هم هرگز نگذارید که منا فقین کور دل از انقلاب خون بار
شما رخنه کرده و انقلاب را از هدف اصلی که هد فی خدا یی است منحرف سا زند و از کلیه
برادران حزب الله خوا هش م یکنم که به جبهه بر وند و جبهه ها را ترک نکنند و به گفته رهبر
کبیر انقلاب مسئله جنگ را به سود اسلام حا نما ئید و با جان و مال از این انقلاب حرا ست
کنید .ای دو ستان گرا می شما میدا نید که چند روزی کنار هم بو دیم و با هم او قا تی را
گذراندیم و می دا نم که نارا حتی های زیاد ی را برای شما به و جود آور ده ام و یقین دارم
که برای شما نه تنها دوستی شا یسته نبو دم بلکه مزا حمی برای شما بو دم .اکنون از شما دو ستان
عاجزانه می خوا هم که به کرا مت و بزرگی خود مرا ببخشید و د عایی بر حال ما ضعیفان
بفر ما ئید .
و السلام .
(چند و صیت کو تاه برای خانواده )
1-مقداری نماز و حدود یکماه روزه قضا دارم که اگر امکان دارد بگو ئید که بجا آورند .
مقدار ی پول بمبلغ 10000ریال دبیر ستان شر یعتی طلبکار است که امید وارم که آن را بپردازید .
چندین جلد کتا ب در خانه مو جود است که آنها را نگه دارید که خود سر ما یه ای معنوی برا ی
برادران دو ستان و همسا یه می با شد .
مبلغی پول به مقدار 800 ریال یا بیشتر به درویشعلی خالقی بد هکار هستم
پول یک پیراهن به پسر خاله ام مجید بد هکارم
هر کس که گفت مبلغی طلبکار هستم یا هرچیزی که می گفت بد هید زیرا من دیگر کسی را بیاد نمی آورم
.
مرا در قبرستان وا قع در عبا س آباد خان در قطعه شهدا بخاک بسپارید .
شعار خدا یا خدا یا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار را ازیاد نبر ید .
والسلام مورخ 23/10/61
به امید اینکه هر چه گفته شد عمل شود .
شهیدعباس مطلبی در سال 1345در خانواده ای مذهبی در الله آباد رفسنجان قدم به جهان هستی نهاد او از همان کو دکی بسیار خو ش اخلاق و خوش بر خورد بود و دوست داشت در کارها به پدر و مادر کمک نما ید .سال سو م دبیر ستان بود که تحصیل را رها و عازم جبهه شد و مدت پنج ماه خد مات زیادی را انجام داد تا اینکه در مور خه 62/8/12در منطقه عملیات پنجوین والفجر چهار در پشت تیر بارچی بر اثر اصا بت ترکش به سر به در جه رفیع شهادت نا ئل گردید.
روحش شاد و راهش پررهرو باد .
جـزئیات شـهادت
اطـلاعات مـزار
تصویرمـزار
بدون دیدگاه